سالهاست سیاستگذاران فرهنگی و اقتصادی در حوزه وب فارسی بر این نکته تاکید دارند که سهم ما از محتوای شبکه جهانی وب تناسبی به جمعیت کشورمان ندارد. بهخصوص وقتی پای تولید محتوای ویدئویی درمیان باشد مسئله بغرنجتر هم میشود. محتوایی که از تولید تا توزیع آن هم نیازمند زیرساختهای فنی و کسبوکاری قدرتمند است و هم اقتصاد و مدلهای درآمدی که این جریان را به پیش ببرد.
در سالهای اخیر سیاستگذاران این حوزه تلاش زیادی کردهاند تا مشوقها و منابعی را در اختیار تولیدکنندگان و توزیعکنندگان محتوای ویدئویی فارسی قرار دهند اما هر بار این طرحها و مسیرها به چالشها و موانع جدی برخورد میکنند.
وقتی هم درباره محتوای تخصصی حوزه کودک و خانواده صحبت میکنیم این چالشها و موانع چندبرابر میشوند و انگیزهها برای ورود به این حوزه کمتر!
گفتگو با مهدی سالم، مشاور فرهنگی و رسانهای وزیر ارتباطات و فناوری، این حقیقت را روشن میکند که در رده سنی نوجوان، محتوای ویدئویی کمتری نسبت به رده کودک و بزرگسال تولید شدهاست و به اصطلاح تولیدکنندگان کمتری به سراغ آن رفتهاند.
با وجودی اینکه بخش تولیدات رسانهای نوجوان، نیاز مبرمی به محتوای ویدئویی دارد اما باز هم از حمایتی که منجر به ایجاد حرکتی شگرف در این بخش شده باشد، خبری نیست. سالم که سابقه مدیریت شبکه امید صداوسیما و عضویت در هیئت مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در کارنامه خود دارد معتقد است تا زمانی که مدل درآمدزایی از محتوای ویدئویی و سهم تولیدکنندگان از ترافیک اینترنت روشن و شفاف نشود این جریان نمیتواند قدرتمند شود.
اقتصاد محتوا در سالهای گذشته در ایران رشد خوبی را تجربه کرده است. اما این رشد متقارن نبوده است و بخش خانواده، کودک، نوجوان و بزرگسال، حوزه هایی هستند که هم از جنبه آموزشی و هم سرگرمی نیاز به توجه و حمایت بیشتری دارند اما مشاهده می شود تولیدکنندگان محتواهای ویدئویی داخلی، انگیزه چندانی برای کار در این حوزهها ندارند. چطور میتوان این بخش از محتوای ویدئویی فارسی را تقویت و قدرتمند کرد؟
اصل ماجرا که تردیدی نیز در آن وجود ندارد این است که محتوای ویدئویی مناسب برای خانوادهها بخصوص برای رده سنی نوجوان با کمبودهایی روبروست و در همه جای دنیا، تولیدات محتوایی به سمت و سوی رفع کمبودهای این بخش در حال حرکتند. اما در ایران با اینکه به نظر میرسد بین بخشهای مختلف حاکمیتی، مدیریتی و مردمی این اتفاق نظر وجود دارد و شک و شبههای نیز وجود ندارد ولی باز هم اتفاق خاصی نمیافتد. مهمترین چالش هم بحث سرمایهگذاری در تولید برای پروژههای بزرگ و البته درآمدزا کردن محتوا برای تولیدکنندگان خرد است. یعنی ما به موازات حمایت از پروژههای مختلف بزرگ باید امکانهایی را برای درآمدزایی کاربرانی به وجود آوریم که در حوزه تولیدمحتوای ویدئویی فعال هستند.
برای ایجاد انگیزه برای تولیدکنندگان محتواهای ویدئویی بهخصوص در سطح خرد که اشاره کردید چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید. در حال حاضر عملا مسیرهای درآمدزایی بیشتر از سمت تبلیغات و ؟اسپانسرینگ است. در همه حوزهها هم امکان جذب چنین حمایتهای مالیای وجود ندارد. بهخصوص حوزه کودک و نوجوان…
به عقیده من، اگر قرار باشد در این زمینه کاری انجام شود باید به سمت اقتصاد خودگردان محتوا برویم و تولیدکننده نباید منتظر کمکهای دولتی بماند و به نوعی باید روی پای خودش بایستد. اگر تولیدکننده بخواهد روی پای خود بایستد باید بتواند چرخه اقتصادی خود را تامین کند. راههای مختلفی برای تامین مالی بخش تولید محتوا تعریف شده و یکی از سادهترین راهها برای رسیدن به درآمد، تقسیم درآمد ترافیک اینترنت بین تولیدکنندگان محتوا و پرووایدرهاست. بهعبارتی باید اپراتورها و سرویسدهندگان اینترنت در کشور که بیشترین درآمد از اقتصاد محتوا به جیب آنها میرود را مجاب کرد برای حمایت از محتوای فارسی بخشی از درآمدهای خود از ترافیک را در بین تولیدکنندگان توزیع کنند.
راهکارهای چنین کاری هم با توجه به رشد کسبوکارهای ویدئویی داخلی کار چندان سختی نیست. شما اگر بخواهید درآمد ناشی از ترافیک ویدئو در جایی مانند اینستاگرام را توزیع کنید عملا برای ایرانیها چنین امکانی وجود ندارد. اما ما سایتهای پربازدید داخلی داریم که اگر اپراتورها با آنها همراهی کنند میتوانند واسطه توزیع بخشی از درآمد ترافیک اینترنت شوند.
اما مسلماً، این تنها راه نیست و بخشی از تامین مالی در این حوزه محتوای مناسب کودکان و نوجوانان میتواند از طریق تقسیم ترافیک اینترنت انجام شود. اما بخش دیگر برای تامین درآمد تولیدکنندگان محتوا از طریق پرداخت حق اشتراک باید صورت بگیرد. تجربه نشان داده، بسیاری از خانوادههای ایرانی حاضرند برای مسئله آموزش و تربیت فرزندان خود هزینه پرداخت کنند. زیرا برایشان این موضوع اهمیت زیادی دارد که هم اوقات فراغت فرزندانشان به نحوی پر شود و هم جنبه آموزشی و هم جنبه سرگرمی محتوا مورد تایید آنها باشد.
البته من اعتقاد دارم در این بخش هم در کنار دو شیوه درآمدزایی سهم بردن از ترافیک اینترنت از یک سو و ترویج فرهنگ اشتراک محتوا از سوی دیگر میتوان روی مدل اسپانسرینگ محتوا هم حساب باز کرد.
حتی محتوای آموزشی یا سرگرمی جذاب ویدئویی برای رده سنی کودک یا نوجوان، میتواند در امتداد درآمدزایی خود، در حوزه بازارهای جنبی مرتبط مانند لوازمالتحریر، اسباببازی و حتی پوشاک نیز اسپانسر بگیرد و درآمد خوبی برای تولیدکنندگان و سازندگان محتوا ایجاد کند. بهطور کلی چند در ایران، در حوزه قوانین، حق کپی رایت و سهم تولیدکننده و ارائه دهنده محتوا نواقصی داریم که باید در جهت رفع نواقص گامهایی برداشته شود.
به هر حال تقسیم درآمدهای ناشی از ترافیک اینترنت، یکی از روشهایی است که در دنیا برای حمایت از تولیدکنندگان محتواهای ویدیویی در حال وقوع است. ما در ایران در این زمینه در کجای مسیر قرار داریم؟
بله. این نوع کسب درآمد یکی از روشهای کارآمد و سریع است که به کار گرفته میشود اما باید دید رقمش برای تولیدکننده محتوا چقدر جدی خواهد شد. رقمی که در حال حاضر برخی پلتفرمها و ارائهدهندگان محتوا، بابت ترافیک اینترنت و تبلیغات قبل و بعد ویدیوها به سازندگان پرداختی دارند اما رقم پرداختی ناشی از ترافیک اینترنت رقم قابل توجهی نیست. وقتی هم نگاه میکنید میبینید همان پلتفرم هم سهمی از ترافیک مصرفی سایتش نبرده است. به عبارتی تا زمانی که اپراتورها و شرکتهای بزرگ اینترنتی کشور و البته پلتفرمها یک راهکار مشخص برای این بحث نداشته باشند درآمدهای این حوزه قابل توجه نخواهد بود.
چرا تولیدات فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان دیرتر از حوزه بزرگسال توسعه پیدا کرده و یا میکند؟
یکی از دلایلش این است که تولید محتوا در حوزه نوجوان کار سختی است اما میبینیم که تولیدات محتوای ویدئویی در حوزه بزرگسال، حتی بالاتر از استاندارد صدا و سیما، توسعه پیدا کرده و در حال تولید و پخش است و با سرمایهگذاری چند برابری و پرداخت حقوق و دستمزد کافی برای عوامل تولید و بازیگران در حال انجام است و بازگشت سرمایه نیز در آن راحتتر انجام میگیرد.
اما کار در حوزه کودک و نوجوان قدری سختتر است. در حوزه کودک، چند برنامه و محصول خوب ویژه دانشآموزان تولید شده و چرخه اقتصادی آن از محل ترافیک اینترنت، حق اشتراک و تبلیغات (قبل، بین و بعد از برنامه) انجام میشود. ولی در هرحال این حرکتها کوچک است و باید توسعه پیدا کند.
آیا لازم است حمایت دولتی در این مقطع انجام گیرد؟
در شروع کار، بخصوص در بخش نوجوان، خیلی خوب است که یک حمایت و همدلی توسط وزارت ارتباطات انجام گیرد زیرا این ضرورت احساس میشود که هنرمندان به این حوزه سوق داده شوند. اما وقتی اتفاقی که مدنظرمان است صورت گیرد، خواه ناخواه چرخه اقتصادی آن مانند سایر بخشها باید شکل بگیر و روی پای خود بایستد. حمایتها تا یک جایی کارساز و راهگشاست و در هر صورت مجبوریم که به جریان واقعی اقتصاد محتوا در حوزه ویدئو احترام بگذاریم و سازوکارهایش را تدوین کنیم.
مشکل اصلی در حوزه تولید محتوای ویدئویی در حوزه نوجوان چیست؟
من فکر میکنم مشکلاتی مثل تامین سرمایه، گردش محصول و فروش، مشکل اصلی این حوزه نیستند. عمدهترین مشکل، تولید محتوای مناسب است و باید تولیدکنندهها به فکر محتوای مناسب برای این رده سنی باشند. وقتی محتوای مناسب تولید شود، خواه ناخواه چرخه اقتصادی آن نیز راه میافتد.
وگرنه امکانات سخت افزاری مثل پهنای باند و … عملا محدودیت و مانع خاصی بر سر راه تولیدکننده ایجاد نمیکند و این حمایت از طرف وزارت ارشاد، وزارت ارتباطات و وزارت آموزش و پرورش نیز وجود دارد و قسمتی از حمایتها نیز باید توسط خانوادهها و البته بازیگران بزرگ کسبوکاری در حوزه اینترنت انجام گیرد.
در رسیدن به استانداردهای کیفی و کمی مطلوب در حوزه محتوای ویدئویی حوزه کودک و نوجوان کدام نهادها یا بازیگران یا عوامل نقش مهمتری دارند؟
خانوادهها باید توجه داشتهباشند که فرزندان آنها از چه پلتفرمی استفاده میکنند. ممکن است محتوای موجود در اینستاگرام برای استفاده رده سنی فرزند نوجوان آنان مناسب نباشد و خانوادهها باید این موضوع را مدیریت کنند و از ویدئوهایی که ویژه نوجوانان تولید شده، استفاده کنند.
توجه خانوادهها به این امر، هم به دیده شدن محتواهایی که تولیدکنندگان تولید کردهاند کمک میکند و هم چرخه اقتصادی آن را تقویت میکند. این تجربه در سینما نیز وجود دارد. سینمایی که به صورت خودگردان اداره شود، میتواند از رشد کافی برخوردار شود.
محصولی که خوب دیده میشود و خوب میفروشد که تیم تولید آن در ذائقهشناسی مخاطب خیلی بهتر عمل کند. درست است گاهی اوقات دولت در جایگاه حاکمیتی برای برخی از تولیدات که جنبه فرهنگسازی دارند پیشنهادها یا حمایتهای ویژه ارائه میکند و امکاناتی در نظر میگیرد، ولی در مجموع، تولیدکننده برای رشد شخصی یا کسبوکاری خودش باید روی پای خودش بایستد.