پلتفرم «Beehiiv» اخیرا چهارمین سالگرد خود را با رونمایی از مجموعهای از ویژگیهای جدید جشن گرفت؛ ویژگیهایی که شامل یک سازنده وبسایت مبتنی بر هوش مصنوعی، پشتیبانی از پادکستها و قابلیت فروش دورهها و محصولات دیجیتال است. به عبارت دیگر، اکنون Beehiiv بسیار فراتر از یک ابزار صرف برای خبرنامهها عمل میکند.
«تایلر دنک» (Tyler Denk)، همبنیانگذار و مدیرعامل، در گفتوگو با سایت تککرانچ (TechCrunch)، توضیح داد که گسترش این شرکت تا حد زیادی در پاسخ به تقاضای مشتریان صورت گرفته است، به ویژه از آنجا که این پلتفرم در ابتدا تنها قالبهای وبلاگی بسیار سادهای را ارائه میداد. دنک یادآور شد: «تمام کاربران ما میگفتند: ما بخش ایمیل شما را دوست داریم، اما وبلاگ ما شبیه وبلاگ همه است. قابل سفارشیسازی نیست. ما میخواهیم دوره بفروشیم، لید جمعآوری کنیم و انعطافپذیری بیشتری در وبسایتمان داشته باشیم.»
این بازخوردها منجر به خریداری شرکت «TypeDream» (تایپدریم) توسط Beehiiv شد تا نیاز کاربران به وبسایتهای بهتر برطرف شود. دنک پیشبینی کرد که در آینده شاهد «ادغام عظیم در فضای تولید محتوا» خواهیم بود، چه از طریق ورشکستگی شرکتها و چه از طریق ادغام و تملیک (M&A). با این حال، او معتقد نیست فرصتها برای خبرنامههای جدید از بین رفته است: «محتوای باکیفیت همیشه راه خود را به صدر باز خواهد کرد.» او بر این باور است که با پراکندگی بیشتر شبکههای اجتماعی، فرصتهای جدیدی پدیدار میشود.
تجهیز شورشیان محتوای دیجیتال
دنک در توصیف رسالت شرکتش، شعار «تجهیز شورشیان محتوای دیجیتال» را به کار میبرد. او میگوید: «وعده اقتصاد تولیدکنندگان محتوا، گرفتن قدرت از نهادها و دادن آن به افراد است.»
او دلیل این هدف را از تجربه خود در «Morning Brew» (مورنینگ برو) الهام گرفته است؛ جایی که به عنوان دومین کارمند، زیرساختهای داخلی آنها را ساخت. تز اصلی او برای تأسیس Beehiiv این بود: «آیا میتوانیم نرمافزار سطح سازمانی را که در Morning Brew ساخته بودیم، بسازیم… اما آن را برای طیف وسیعی از کاربران، از یک نویسنده که برای ۱۰ نفر مینویسد تا ناشران بزرگ، مقرونبهصرفه کنیم؟»
Beehiiv اکنون خود را «سیستم عامل اقتصاد محتوا» مینامد، چرا که هم به ناشران بزرگی مانند «TechCrunch» (تککرانچ)، «Time» (تایم) و «Newsweek» (نیوزویک) و هم به افراد تازهکار با تعداد مخاطب کم خدمات ارائه میدهد و همگی از یک ابزار یکسان استفاده میکنند.
تغییر جهت بر اساس بازخورد کاربران و سرعت تولید محصول
دنک تاکید میکند که بیشتر نقشههای راه Beehiiv از بازخورد کاربران میآید. او «گوش دادن بهتر از هر کس دیگری به کاربران» و سرعت بالای تولید محصول (Product Velocity) را نقطه قوت خود میداند.
او گفت که اگر چهار سال پیش از او میپرسیدند، Beehiiv بهترین پلتفرم خبرنامه با یک شبکه تبلیغاتی بود که دسترسی به تبلیغات ممتاز را دموکراتیزه میکرد (مشابه آنچه یوتیوب برای ویدیو انجام داد). اما کاربران به طور مداوم برای قابلیتهای جدیدی مانند فروش محصولات دیجیتال یا دورهها درخواست میکردند، که این امر نقشه راه را تغییر داده است.
دنک اعتقاد دارد که ایمیل (به عنوان وسیله ارتباطی) یک نقطه قوت رقابتی است و شرط میبندد که Beehiiv میتواند در حوزههای وبسایت، لینک در بیو (Link-in-bio) و دورهها بهتر عمل کند، تا اینکه پلتفرمهای دیگر بخواهند در آن سطح زیرساخت ایمیل را ایجاد کنند.
رقابت بیهایو با ساباستک: شباهت آمازون و شاپیفای
«کیفیت و برتری محصول» و همچنین مدل کسبوکار، Beehiiv را از رقبا متمایز میکند. Beehiiv برخلاف بسیاری از کسبوکارهای متمرکز بر تولیدکنندگان محتوا، سهمی از درآمد آنها برنمیدارد. این شرکت هیچ درصدی از آبونمانهای پرداختی، محصولات دیجیتال یا فروش دورهها دریافت نمیکند و تنها هزینه اشتراک نرمافزار (SaaS) دریافت میکند.
دنک اذعان دارد که «Substack» (ساباستک) به دلیل اولین بودن، از نظر برند برتری دارد، اما از نظر فلسفی، این دو مسیر متفاوتی را در پیش گرفتهاند. دنک از یک تشبیه استفاده میکند:
Substack شبیه آمازون است: خواننده از طریق اپلیکیشن آنها میآید، آنها کنترل تجربه خواننده را در دست میگیرند و از درآمد سهم برمیدارند و سازنده بخش زیادی از دادهها را از دست میدهد.
Beehiiv شبیه شاپیفای (Shopify) است: ابزار و زیرساختهایی در پسزمینه ارائه میدهد تا از کسبوکارهای محتوا حمایت کند. آنها صرفاً ابزار هستند تا سازندگان موفق شوند، و کنترل و مالکیت را به خود آنها بازمیگرداند.
مدیرعامل Beehiiv همچنین بر رشد محتوای تخصصی (Niche) تاکید دارد. او گفت: «ما یک خبرنامه کشاورزی داریم که ۲۵۰۰ مشترک دارد و ماهیانه ۱۵٬۰۰۰ دلار درآمد کسب میکند.» این امر نشان میدهد که دیگر نیازی به جذب میلیونها مشترک برای کسب درآمد از طریق آگهیهای بزرگ نیست، بلکه میتوان با «۱۰۰۰ طرفدار واقعی» یک کسبوکار پایدار ساخت.
دنک پیشبینی میکند که با تکثیر هوش مصنوعی، نیاز به برندسازی شخصی و داستانگویی انسانی بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا خواهد کرد، زیرا افراد برای متمایز شدن در محیط کار و دنیای دیجیتال، باید صدای خود را منتشر کنند.