گزارش بیزینس‌اینسایدر: مدیران میانی در Big Tech تحت فشار بوروکراسی هستند

«آمی ورا»، طراح UX سابق در شرکت‌های بزرگ فناوری، می‌گوید مدیران میانی در این شرکت‌ها به دلیل بوروکراسی و تغییرات ساختاری در تقلا هستند. او برای استقلال بیشتر در کار، Big Tech را ترک و به یک استارتاپ پیوست. با داستان او همراه باشید.

به گزارش بیزینس‌اینسایدر، اخیرا موج تعدیل نیروی مدیران میانی در شرکت‌های بزرگ فناوری (Big Tech) به‌عنوان یک اقدام برای کاهش هزینه رایج شده است. اما «آمی ورا» (Ami Vora)، طراح سابق تجربه کاربری (UX Designer) در چندین شرکت بزرگ فناوری، معتقد است این روند ممکن است به ضرر اجرا، همکاری و نوآوری در شرکت‌ها تمام شود.

ورا که اکنون در یک استارتاپ مشغول به کار است، در یک مقاله برای «بیزینس‌اینسایدر» توضیح داد که چالش‌های مدیران میانی که در طول دوران حرفه‌ای خود مشاهده کرده، نقش کلیدی در تصمیم او برای ترک کامل شرکت‌های بزرگ فناوری را داشته است.

وظیفه‌ای دشوار: توازن بین بالا و پایین

به گفته ورا، مدیران میانی در سازمان‌های بزرگ همیشه در یک “عمل توازن” دشوار قرار دارند. از یک سو از آنها انتظار می‌رود که تصمیمات رهبری ارشد را به اجرا درآورند و از سوی دیگر باید مدافع تیم‌های خود باشند.

«آمی ورا»، طراح سابق تجربه کاربری در شرکت‌های بزرگ فناوری می‌گوید: «یکی از سخت‌ترین چالش‌هایی که مدیران میانی با آن روبرو هستند، مدیریت همزمان “بالا و پایین” است. آن‌ها باید اهداف سطح بالای رهبری را به مراحل اجرایی ترجمه کنند و در عین حال، تیم‌های خود را از فشار و بوروکراسی غیرضروری حفظ کنند.»

او مشاهده می‌کرد که مدیران میانی اغلب باید اولویت‌های متناقض را تعدیل کنند؛ مثلا زمانی که رهبری ارشد خواستار تحویل سریع پروژه‌ای بود، در حالی که تیم برای تکمیل کار به زمان بیشتری نیاز داشت. مدیران میانی، نیروی خاموشی هستند که تضمین می‌کنند شرکت‌ها نه تنها سریع، بلکه در مسیر درست حرکت می‌کنند.

بوروکراسی، عامل اصلی ترک کار

ورا معتقد است که سازمان‌های بزرگ اگرچه بر کارایی متکی هستند، اما از بوروکراسی نیز رنج می‌برند. به عقیده او، مدیران میانی در شرکت‌های بزرگ، صرفا افراد را مدیریت نمی‌کنند، بلکه «همسویی» را مدیریت می‌کنند؛ آنها طراحان، مهندسان و تیم‌های محصول را گرد هم می‌آورند تا مطمئن شوند همه در یک مسیر حرکت می‌کنند.

اما زمانی که مدیران میانی درگیر بوروکراسی زیاد می‌شوند، توانایی آنها برای موفقیت محدود می‌گردد: «در شرکتی که کار می‌کردم، پس از یک بازسازی مهم در مدیریت ارشد، مدیران میانی دائما در حال واکنش به تغییرات و تلاش برای رسیدن به وضعیت باثبات بودند. آن‌ها غرق شده، از نظر ذهنی خسته و در ارایه شفافیت مورد نیاز تیم، دچار مشکل بودند.»

این بی‌نظمی و تغییر مداوم ساختار سازمانی، چالش‌هایی را در تخصیص وظایف و اولویت‌بندی پروژه ایجاد کرد. ورا مشاهده کرد که پروژه‌ها نه به دلیل کمبود ایده، بلکه به دلیل «فرآیندهای پیچیده تأیید» و بوروکراسی متوقف می‌شدند.

یافتن استقلال در استارتاپ

دلیل اصلی تصمیم ورا برای ترک یکی از مشاغلش، تغییر ساختار مدیریتی بود. او شاهد بود که لایه مدیریت میانی برای وفق دادن خود با دیدگاه‌های جدید مدیریت ارشد، با مشکل روبرو است و مجبور به انجام کار بیشتری بودند.

ورا توضیح می‌دهد که این محیط دشوار باعث شد که نتواند تمام تقصیر را به گردن مدیرانش بیندازد، زیرا آن‌ها «به دلیل بوروکراسی و مقررات دست و پاگیر، اغلب قادر به حمایت از من نبودند.»

این تغییرات مداوم و فقدان حمایت، ورا را به سمت فصل جدیدی سوق داد. او اکنون در یک استارتاپ در مراحل اولیه مشغول به کار است؛ جایی که «مسئولیت انجام کارهای متنوعی را دارم و نقشم ملموس‌تر است.»

ورا در پایان، با وجود چالش‌هایی که دیده است، اظهار داشت که در آینده حتما خود او نیز به مدیر میانی شدن فکر خواهد کرد، چرا که دیده است چگونه آنها می‌توانند هم کار تیم و هم اهداف بزرگ‌تر شرکت را شکل دهند.

مطالب مرتبط

دیدگاه‌تان را بنویسید