اقتصاد خرید قسطی: چرا نسل جدید برای خرید یک وعده غذا هم وام می‌گیرد؟

ظهور خدمات «الان بخر، بعداً پرداخت کن» چه پیامی درباره وضعیت اقتصادی ما دارد؟ این پدیده نشانگر فرهنگی است که در آن بدهی به امری روزمره تبدیل شده و برای نسل جوان، خرید اعتباری یک کرم مرطوب‌کننده، نوعی ابراز اختیار در اقتصادی است که احساس می‌کنند در آن جایی ندارند.

احتمالاً شما هم با آن مواجه شده‌اید: هنگام خرید آنلاین یک محصول آرایشی، یک جفت کفش ورزشی جدید یا یک میز بازی برای کودکتان، در صفحه پرداخت با گزینه جدیدی روبرو می‌شوید: چرا هزینه را در چهار قسط در طول زمان پرداخت نکنید؟

مصرف‌کنندگان آمریکایی، به‌ویژه نسل Z و هزاره (میلنیال‌ها)، در چند سال اخیر با اشتیاق فراوان از خدمات «الان بخر، بعداً پرداخت کن» (BNPL) مانند «کلارنا» و «افترپی» استقبال کرده‌اند. دلیل این جذابیت روشن است: برخلاف کارت‌های اعتباری، اکثر طرح‌های BNPL بهره ندارند و عموماً بر امتیاز اعتباری شما تأثیر نمی‌گذارند (هرچند این موضوع در حال تغییر است).

در شبکه‌های اجتماعی، افراد از BNPL به‌عنوان راهی برای خرید چیزهایی که می‌خواهند اما در لحظه پول نقدش را ندارند—یا شاید هرگز نخواهند داشت—یاد می‌کنند. و این موضوع کم‌کم در داده‌ها نیز خود را نشان می‌دهد: شرکت پیشرو در این حوزه، کلارنا—که اخیراً با سرویس تحویل غذای «دوردش» همکاری کرده و هزاران میم اینترنتی به همراه داشته—شاهد بود که زیان خالصش ناشی از عدم پرداخت وام توسط مصرف‌کنندگان، در سه‌ماهه اول امسال بیش از دو برابر شد.

همه این‌ها کایلا اسکنلون را نگران کرده است. اسکنلون یک نویسنده و مفسر اقتصادی است که بیشتر به خاطر تحلیل مسائل اقتصادی در وبلاگ و ویدئوهایش در شبکه‌های اجتماعی شناخته می‌شود. او در ویدئویی که کمی پس از اعلام همکاری کلارنا و دوردش منتشر کرد، ظهور BNPL را نشانه‌ای از «اقتصاد کنترل-تکانه-ضعیف» ما خواند.

اسکنلون به نوئل کینگ، یکی از میزبانان پادکست Today, Explained گفت: «نگرانی من این است که راحتی و آنی بودنی که این سرویس‌ها امکان‌پذیر می‌کنند، به گسترش اقتصاد سودجویی فریبکارانه منجر شود؛ دنیایی که در آن مردم پول خود را صرف چیزهایی می‌کنند که به آن نیاز ندارند و کاملاً در این چرخه گم می‌شوند.»

در ادامه گزیده‌ای از گفتگوی اسکنلون با کینگ درباره خدمات BNPL، رابطه نسل Z با بدهی، و معنای مسئولیت‌پذیری مالی در اقتصاد امروز آمده است.

شما یک مفسر، یک روشنفکر عمومی و همچنین عضوی از نسل Z هستید و مستقیماً با هم‌نسلان خود که در این اقتصاد فعال هستند صحبت می‌کنید. جوانان چگونه از BNPL استفاده می‌کنند؟

بسیاری از اعضای نسل Z تجربیات بسیار رایجی با بدهی داشته‌اند. بدهی وام دانشجویی بخش بزرگی از زندگی یک جوان نسل Z است. صورت‌حساب‌های پزشکی، و هر چیزی که به امتیاز اعتباری مربوط می‌شود. بدهی برای نسل جوان آن‌قدر عادی‌سازی شده که وقتی با چیزی مانند BNPL مواجه می‌شوند، برایشان مثل این است: «اوه، این فقط یک بدهی روزمره است.» جوانان در سایه بحران مالی ۲۰۰۸ و بدهی وام‌های دانشجویی بزرگ شده‌اند. این بخشی از نحوه مدیریت پولشان است.

این جالب است که بدهی همیشه برای نسل Z در دسترس بوده است. اگر شما یک هزاره مسن‌تر مثل من باشید، این‌طور نبود. ممکن است به یاد بیاورید که اولین کارت اعتباری خود را در ۲۲ سالگی گرفتید، اما چیزی به نام Apple Pay وجود نداشت. نمی‌توانستید به سادگی با گوشی خود پول پرداخت کنید.

بله، و بخش بزرگی از آن ساختاری است. در سال ۲۰۲۰، دولت چک‌های بیکاری فرستاد. در سال ۲۰۲۱، فدرال رزرو نرخ‌های بهره را نزدیک به صفر نگه داشت. ما همیشه در مورد کسری بودجه صحبت می‌کنیم. همیشه در مورد اینکه ایالات متحده چقدر بدهکار است حرف می‌زنیم. بنابراین فکر می‌کنم همه به این موضوع نگاه می‌کنند و با خود می‌گویند: «اگر دولت این همه پول بدهکار است، مطمئناً من هم می‌توانم کمی بدهی داشته باشم.» و سپس امتیازهای اعتباری به بخش اصلی هویت آمریکایی تبدیل شده‌اند. فکر می‌کنم این موضوع واقعاً به محیطی که نسل Z در آن بزرگ شده و این واقعیت که این ابزارها به راحتی در دسترس و استفاده از آن‌ها بسیار آسان است، مربوط می‌شود.

کمی در مورد بدهی صحبت کنید. آیا خطرناک است؟

وقتی به صورت سیستمی به بدهی نگاه می‌کنید، ذاتاً چیز بدی نیست. مانند بسیاری از چیزها، یک ابزار است. BNPL به خودی خود شیطانی نیست، به‌خصوص اگر بتوانید تمام آن را بدون مواجهه با نرخ‌های بهره بالا پرداخت کنید. اما مسئله اصلی، سیستمی است که ایجاد چنین محصولاتی را تشویق می‌کند.

دستمزدهای واقعی برای مدتی طولانی راکد بودند. بازار کار برای نیروهای تازه‌کار واقعاً خراب شده است. اگر از دانشگاه فارغ‌التحصیل شوید در حالی که ارزش مدرک دانشگاهی برای دستمزد بالاتر کاهش یافته، اجاره‌بها بالاست چون مسکن کافی نمی‌سازیم، و قیمت مواد غذایی افزایش یافته، با خود می‌گویید: «خب، حتماً غیرمسئولانه است که از BNPL برای خرید یک کرم مرطوب‌کننده استفاده کنم، اما دیگر چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ راه‌حلی پیش روی خود نمی‌بینم.» بنابراین ما از بدهی به‌عنوان ابزاری برای عبور از بخش‌های دشوارتر زندگی در ایالات متحده استفاده کرده‌ایم.

فکر می‌کنم در گذشته ممکن بود بگویید: «ببین، الان نمی‌توانی لوسیون فلان برند را بخری، چرا کمی صبر نمی‌کنی؟» و به نظر می‌رسد شما می‌گویید که این یک نگاه از موضع برتر یا شاید قدیمی به نحوه پرداخت پول است.

دقیقاً! فکر می‌کنم جمله «چرا کمی صبر نمی‌کنی؟» برخی از مشکلات «نردبان شکسته» را که ما به‌عنوان نسل جوان با آن روبرو هستیم، نادیده می‌گیرد. مشکلی که در آن مسیر پیشرفت سنتی دیگر کار نمی‌کند. آن‌ها می‌توانند برای خرید آن مرطوب‌کننده صبر کنند، اما این مستلزم آن است که بازار کار برای تازه‌واردها دوباره باز شود، دستمزدها واقعاً سرعت بگیرند، و بازار مسکن به حالت عادی بازگردد.

بنابراین فکر می‌کنم بسیاری از مردم، جوانان را به خاطر استفاده از بدهی و BNPL سرزنش می‌کنند. و باید مراقب بود—من فکر نمی‌کنم که باید به شکلی افراطی فراتر از توان مالی خود زندگی کنید. اما این واقعاً نوعی سپر روانی است، جایی که مردم با خود می‌گویند: «خب، نمی‌دانم دیگر چه کار کنم، پس می‌روم و این را می‌خرم.»

این عنصری از ارضای آنی است، همان چیزی که در رسانه‌های اجتماعی می‌بینیم. اما برای نسل Z، آن ثبات یا انتظار ثبات به معنای سنتی وجود ندارد. و بنابراین فکر می‌کنم این تجملات کوچک اهمیت دارند—خرید آن مرطوب‌کننده مهم است زیرا به نوعی زیاده‌روی است، اما همچنین عملی برای نشان دادن اختیار در اقتصادی است که احساس نمی‌کنید به شما اجازه ورود می‌دهد.

به نظر می‌رسد نوعی مرام آمریکایی در اینجا وجود دارد که می‌گوید: «زندگی کردن یعنی بدهکار بودن» و همه ما آن را پذیرفته‌ایم.

منظورم این است که گاهی این تنها راه برای گذران زندگی است. بسیاری از مردم احساس می‌کنند که با یک حرکت اشتباه، کل ساختار زندگی‌شان فرو می‌ریزد. بنابراین ما با مسائلی روبرو هستیم که فراتر از تحویل کالاهای مصرفی است و باید واقعاً به فکر راه‌حل‌های واقعی برای این مشکلات باشیم، زیرا آن‌ها خود به خود حل نخواهند شد. انگیزه‌ها بیش از حد ناهماهنگ هستند.

 

منبع گزارش

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید