نخستین جلسه از سلسله نشستهای «واکاوی سرمایهگذاری در فناوریهای نوپدید» با موضوع «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» دوشنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در محل صندوق توسعه ملی برگزار شد و صاحبنظران و فعالان فناوریهای نوپدید طی آن از تجربهها، انتقادها و پیشنهادهای خود گفتند.
این سلسله نشستها که حاصل همکاری «صندوق توسعه ملی» و «اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران» است با هدف درک بهتر رویکردهای مختلف به سرمایهگذاری در فناوریهای نوپدید در منطقه و تسهیلگری تامین منابع مالی مورد نیاز شرکتهای فناور و دانشبنیان کشور برنامهریزی شده است.
شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر سرآوا به عنوان یکی از بزرگترین و نخستین سرمایهگذاران استارتاپی و فناوریهای نوپدید در کشور که دغدغه رقابتپذیری اقتصاد دیجیتال ایران در منطقه را دارد، به منظور انتقال تجربیات خود در این رویداد سهیم شده است. در ادامه با گزارش کامل این مراسم همراه باشید.
صندوقهای ثروت ملی و فناوریهای نوپدید
به رسم میزبانی، اولین فردی که در نشست «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» صحبت کرد «مهدی غضنفری»، رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی بود که در ابتدای صحبتهای خود ضمن استقبال از این کار مشترک بخش دولتی و خصوصی به دلایل حرکت صندوقهای ثروت ملی در سراسر دنیا به سمت سرمایهگذاری در فناوریهای نوپدید اشاره کرد.
به اعتقاد رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی، ظرفیت رشد بالا، بازگشت سریع سرمایه و تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری از مهمترین دلایلی است که صندوقهای ثروت ملی در دنیا را به سمت سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی کشانده.
غضنفری با بیان اینکه سرمایهگذاری در حوزه فناوریهای نوپدید هنوز به بلوغ نرسیده است و جای رشد دارد، توضیح داد که واکاوی سهم هر یک از حوزههای کسب و کار در پرتفوی صندوقهای ثروت ملی دنیا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ نشان میدهد سهم مستقلات کاهش داشته و در مقابل سهم فناوریهای نوین بیشتر شده است و این، یعنی شاهد روند رشد سرمایهگذاری در این حوزه هستیم.
رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی با بیان اینکه صندوقهای ثروت ملی دنیا میلیاردها دلار به حوزه فناوریهای نوین اختصاص دادهاند، گفت: «کشورهایی مثل نروژ، امارات متحده عربی، عربستان، قطر و آذربایجان توانستهاند به کاروان علم و پیشرفت برسند تا سهم بازار ملی و بینالمللی را از دست ندهند. امارات متحده عربی با دو صندوق مبادله و ADIA در این مسیر پیشتازی میکند و عربستان نیز در حال افزایش سرمایهگذاری در این زمینه است.»
او با بیان اینکه درباره نروژ ماجرا متفاوت و حضور این کشور در صنعت نیمه هادی و ریزتراشههاست، افزود: «نروژ علاوه بر اینکه در حوزه کلاود کامپیوتینگ، هوش مصنوعی و استارتاپ حضور دارد، در صنعت ریزتراشه که یک صنعت حساس است نیز نفوذ دارد و صندوق ثروت این کشور در این حوزه سرمایهگذاری کرده است. در حوزه IT نیز صندوق این کشور ۱۳۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده و به درآمد زیادی رسیده است. سنگاپور نیز از ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ در حوزههای مختلف سرمایهگذاریهایی انجام داده و به حوزه IT محدود نشده و به همین دلیل برای دیگر کشورهای منطقه الگوست.»
غضنفری در بخش دیگری از صحبتهای خود از سرمایهگذاری صندوق در طرح اپراتور هوش مصنوعی و همکاری با معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری خبر داد و گفت: «سال ۱۴۰۱ وقت زیادی صرف کردیم تا سرمایهگذاری صندوق پذیرفته شود که در نهایت شیوهنامه آن توسط هیات امنا تنظیم شد و چند سرمایهگذاری نیز انجام دادیم. امسال قرار است وارد سرمایهگذاریهای نوپدید و هوش مصنوعی شویم و کمکاریهایمان را جبران کنیم. در صحبتی که با روحالله دهقانی فیروزآبادی، مدیر اجرایی و معاون علمی، فناوری اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهوری داشتیم قول دادیم صندوق از ۵ همت هزینه طرح اپراتور هوش مصنوعی، مبلغ ۲.۵ همت را تقبل کند.»
رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی در نهایت با بیان اینکه صندوق توسعه ملی نه در بالادست نفت و نه در فناوریهای نوپدید جانشین هیچ نهادی نیست و با بخش خصوصی هیچ رقابتی ندارد، توضیح داد: «صندوق توسعه ملی میخواهد پشتیبان بخش خصوصی باشد و با دست بخش خصوصی کارها را انجام دهد. ما میتوانیم یک همتای خوب برای بخش خصوصی باشیم چون بخش خصوصی میتواند شرکت و همچنین جمعیتی را به عنوان بنگاه اداره کند و میتواند خارج و داخل کشور به دنبال مشتری باشد، اما ما این توان را نداریم، اما در عین حال میتوانیم در سرمایهگذاری شریک شویم، وام بدهیم یا مشارکت کنیم تا برایمان سودآوری داشته باشد. صندوق یک نهاد عملیاتی و اجرایی نیست، نه توانش و نه قدرتش را دارد و نه افتخارش به این است که کار دیگران را تکرار کند. افتخار ما به این است که یک پشتیبان مالی قوی و قابل اعتماد باشیم و در پروژههایی که بازگشت سرمایه دارد، سرمایهگذاری کنیم.»
ضرورت پرداخت به فناوریهای نوظهور
فرزین فردیس، مدیرعامل شرکت سرآوا نیز در این نشست به سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی در فناوریهای نوپدید به عنوان یکی از گامهای مهمی اشاره کرد که از سوی صندوق توسعه ملی برداشته شده است؛ مسیری که امید است اتاق بازرگانی تهران هم بتواند به پیشبرد آن کمک کند.
«فرزین فردیس» مسیر و جهتگیریهای صندوق توسعه ملی که رئیس هیات عامل آن توضیح داد را ارزشمند دانست و گفت: «وقتی این نشست را طراحی میکردیم یک بار دیگر سند مدل I-HOPE یا سرمایهگذاری غیرمداخلهای صندوق را مرور کردم که آخرین ویرایش آن مربوط به آبان سال جاری بود و متوجه شدم که ویرایش جدید نسبت به آن چه سال گذشته رونمایی شد، خیلی شفافتر و واضحتر مطرح کرده بود صندوق کجاها قرار است پا بگذارد و کجاها نمیخواهد ورود کند و منابع آن کجا قرار است هزینه شود و مدل مشارکت و سرمایهگذاری آن چگونه است. به نظرم این خیلی ارزشمند است و ما در همه ارکان کشور به این شفافیت و وضوح نیاز داریم.»
او در ادامه درباره چگونگی شکلگیری سلسله نشستهای «واکاوی سرمایهگذاری در فناوریهای نوپدید» هم صحبت کرد و گفت که سال گذشته در اتاق بازرگانی تهران، بررسی عملکرد اتاقهای دیگر مطرح شد. فردیس توضیح داد: «اتاق استانبول، دبی، قطر و سایر اتاقها را بررسی کردیم که در حوزه فناوریهای دیجیتال چه فعالیتی دارند و چه میکنند. در این زمان به سندی برخوردیم که اتاق دبی ابتدای امسال تهیه کرده بود. دبی همزمان سه اتاق مختلف دارد و این نشان دهنده اهمیتی است که این شهر و نظام حکمرانی داخلی در امارات متحده عربی برای موضوع دیجیتال قائل است. یک اتاق، مربوط به تعاملات بینالمللی مشابه اتاق ما که کارهای بازرگانی و بینالمللی را دنبال میکند. یک اتاق تجارت داخلی که شرکتها را دور هم جمع میکند و در نهایت، اتاق جدیدی که تمرکزش بر بازار دیجیتال است. در گزارشی که همکاران من در اتاق بازرگانی ارائه میکنند متوجه خواهید شد که چقدر هماهنگی اجزای بازی در کشور امارات در این اتاق به خوبی هدایت میشود و با کمک دولت این کشور یک برنامه منسجم در حال پیشروی است.»
مدیرعامل شرکت سرآوا تاکید کرد که این گزارش که بخش مهمی از آن برگرفته از چیزی است که اتاق جدید دبی منتشر کرده، به خوبی نشان میدهد نقشه راه این است که دبی به پایتخت دیجیتال دنیا تبدیل شود و این پروژه با کمک مشاوران در جریان است.
فردیس افزود: «یکی از اعضای ما این گزارش را ترجمه کرد و در اختیار همه قرار داد. این مستند در چند صد صفحه آماده و خلاصهای از آن امروز ارائه خواهد شد. این سند را به عنوان نقشه راه دبی و تبدیل شدن آن به عنوان پایتخت اقتصاد دیجیتال دنیا میبینیم و اینکه اصلا کجای راه هستند و هدفگذاریشان و هدف و شیوه حرکتشان چطور است. ماجرای نشستها اینطور شروع شد.»
بخش دیگری از این نشست به غیر از اینکه شرایط دبی چگونه است به تجربه حاضران در نمایشگاه جیتکس گلوبال امارات به عنوان بزرگترین و فراگیرترین رویداد فنآوری جهان اختصاص داشت که فردیس به آن اشاره کرد و گفت: «جملهای را از رئیس بنیاد آینده دبی نقل میکنم که گفته است در دبی دو چیز بیشتر نیاز نداریم؛ یک استعداد و دوم سرمایه. وقتی برنامه دبی را میبینید متوجه میشوید که چطور به سراغ این میروند که استعدادها را از تمام کشورهای منطقه به ویژه ایران جمع کنند و بعد هم از بازار سرمایه و توان سرمایه خودشان و توان سرمایهای بقیه نهادها و سازمانها و شرکتهای بزرگ دنیا برای به ثمر رساندن این استعدادها استفاده میکنند. شگفتزده میشوید که چقدر خوب میفهمند دارند چه کار میکنند.»
افزایش ضرورت پرداخت به فناوریهای نوظهور به کمک صندوق توسعه ملی نکته دیگری بود که مدیرعامل شرکت سرآوا به آن اشاره و تاکید کرد که این موضوع در نشست مطرح میشود و همچنین در نهایت یک کارآفرین ایرانی که در ایران در حوزه هوش مصنوعی فعالیت داشته و بعد به امارات رفته و تجربه متفاوتی در این زمینه داشته است در این نشست صحبت میکند تا بدانیم هدفگذاری دبی مصداقهای واقعی دارد و فقط روی کاغذ نیست، بلکه در حال عملی شدن است و موجب میشود تعدادی از استعدادها جذب بشوند و بروند و به جای اینکه اینجا ثمر بدهند، انرژی و توانشان را جای دیگری به نمایش بگذارند.
سند دبی در مسیر دیجیتالی شدن
«مرور نقشه راه دبی برای اقتصاد دیجیتال» سندی بود که مدیرعامل شرکت سرآوا به آن اشاره کرد؛ در ادامه «رضا جمیلی»، مدیر توسعه کسبوکار کارخانه نوآوری رسانه راهکار در این نشست به توضیحاتی درباره این سند پرداخت و گفت: «این سند که نقشه راه دبی برای تبدیل شدن به پایتخت اقتصاد دیجیتال جهان است، در کتابی با عنوان اقتصاد دیجیتال دبی ترجمه و توسط انتشارات راه پرداخت منتشر شده است. این سند را اتاق دبی و به طور مشخص اتاق دیجیتال دبی با همکاری مجله معروف آمریکایی Entrepreneur تهیه کرده و بر اساس آن، تلاش بر این است که تا سال ۲۰۳۱، تغییراتی در حوزه اقتصاد دیجیتال دبی رقم بخورد.»
آنطور که جمیلی توضیح داد دبی شهری در کشور امارات متحده عربی با سه و نیم میلیون نفر جمعیت است که کشور امارات نزدیک به ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد و سی و چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا را شکل میدهد.
به گفته او، در سال ۲۰۲۱ تولید ناخالص داخلی امارات متحده عربی حدود ۴۱۰ میلیارد دلار بود که سهم زیادی از آن یعنی بیش از ۶۰ درصد به دبی اختصاص داشت.
جمیلی با بیان اینکه امارات ششمین کشور برتر دنیا از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید است و کشورهایی مثل لوکزامبورگ، ایرلند، سنگاپور، قطر و سوییس در این شاخص بالاتر از امارات قرار گرفتهاند، افزود: «دبی شهری با ۲۰۰ ملیت مختلف است که ۸۸ درصد جمعیت ۳.۵ میلیون نفرهاش را مهاجران تشکیل میدهند و فقط ۱۲ درصد جمعیت این شهر افراد بومی هستند. از این ۸۸ درصد جمعیت مهاجر، ۲۷.۵ درصد هندی، ۱۲.۷ درصد پاکستانی، ۷.۴ درصد بنگلادشی، ۵.۶ درصد فیلیپینی و ۴.۸ درصد ایرانی هستند.»
مدیر توسعه کسبوکار کارخانه نوآوری رسانه راهکار ضمن بیان این آمار به این موضوع اشاره کرد که در این گزارش که مجله Entrepreneur برای اتاق دبی تهیه کرده است، عنوان شده ۵ درصد مهاجران دبی ایرانی هستند در حالی که آمار اصلی از این تعداد بیشتر است؛ براساس این آمار ۱۵۰ هزار ایرانی در دبی هستند، اما آمارهای غیر رسمی نشان میدهد بیش از ۵۰۰ هزار نفر ایرانی در فضای کسب و کار دبی مشغول به کارند و اگر افرادی که فقط خریدار ملک بودهاند را هم اضافه کنیم، این آمار تا ۷۰۰ هزار نفر هم بالا میرود.
به گفته او، براساس آمارها، شهر دبی ۹۲ هزار و ۶۰۰ میلیونر (برحسب دلار آمریکا) دارد که دارایی ۲۵۱ نفر از این جامعه ثروتمند، بالای ۱۰۰ میلیون دلار است. همچنین از ۴۲ میلیاردری که در امارات زندگی میکنند، ۳۸ نفر ساکن دبی هستند.
جمیلی البته تأکید کرد؛ اینگونه نیست که دبی فقط برای ثروتمندان جذاب باشد و از ۱۹۶ شرکت چندملیتی فورچون ۵۰۰ که در منطقه خاورمیانه و آفریقا اقدام به راهاندازی دفتر مرکزی کردهاند، ۱۳۸ شرکت یعنی حدود ۷۰ درصد، دبی را بهعنوان خانه خود در منطقه برگزیدهاند و این عدد، آمار روبهرشدی است.
او یکی از اهداف این سند را افزایش این اعداد دانست و اینکه، تعداد شرکتهایی که بالغ شدهاند و ریسک سرمایهگذاری و مواردی از این دست را ندارند هم به دبی جذب شوند.
به گفته جمیلی، همچنین بخشی از KPI سند این است که سهم نفت را از تولید ناخالص داخلی امارات کاهش دهد؛ سال ۲۰۱۵، سهم نفت از تولید ناخالص داخلی امارات ۶۰ درصد بوده که در سال ۲۰۲۱، این سهم به ۲۷ درصد کاهش پیدا کرده است و بخش زیادی از این کاهش از طریق توسعه فناوری و آوردن استارتاپها به این کشور بوده که سهم آنها را در تولید ناخالص داخلی بالا بردهاند.
براساس آمار، در زمینه جذب سرمایه استارتاپی در پنج سال منتهی به ۲۰۲۲ در خاورمیانه، بعد از رژیم صهیونیستی، رتبه دوم متعلق به امارات است که در این مدتزمان، ۶.۹ میلیارد دلار جذب کرده و ۹۹۵ معامله استارتاپی در آن انجام شده است. در ردههای بعدی عربستان (با جذب ۱.۶ میلیارد دلار) و مصر (با جذب ۱.۱ میلیارد دلار) قرار دارند.
مدیر توسعه کسبوکار کارخانه نوآوری رسانه راهکار پیشبینی کرد که احتمالاً عربستان در آینده، با توجه به تغییری که در بحث اقتصاد دیجیتال داشته و درهایی که به روی سرمایهگذاران بینالمللی باز کرده، سهم بیشتری از این بازار داشته باشد و رقابتی جدی را با امارات آغاز کند.
او ارزش اکوسیستم استارتاپی دبی را حدوداً ۱۳.۶ میلیارد دلار برآورد کرد و گفت: «این درحالی است که متوسط جهانی ارزش اکوسیستم دیگر کشورها، حدود ۷.۲ میلیارد دلار است و این یعنی ارزش اکوسیستم استارتاپ دبی، دوبرابر متوسط جهانی است. متوسط سرمایهگذاری اولیه یا بذری در دبی نزدیک به ۵۰۰ هزار دلار و متوسط سرمایهگذاری دور A به میزان ۳.۳۵ میلیون دلار گزارش شده که عدد قابل توجهی است.»
از دیگر مواردی که جمیلی در این ارائه درباره دبی به آنها اشاره کرد، رتبه ۹ تجارت الکترونیکی دنیا بود به طوری که کشور امارات توانسته آن را به خود اختصاص دهد. امارات همچنین جزو ۱۰ کشور برتر جهان در زمینه بازیهای ویدئویی است و در بحث جمعیت تحت درمان راه دور جزو ۲۰ کشور برتر جهان به شمار میآید. اماراتیها همچنین جزو ۱۰ کشور برتر جهان از لحاظ بانکداری موبایلی هستند.
به گفته رضا جمیلی، این سند تأکید دارد که امارات قرار نیست به این آمارهای جذاب بسنده کند و با جاهطلبی به دنبال این است تا سهم بزرگی از اقتصاد دیجیتال جهان را که روبهرشد است، در آینده به دبی بیاورد. نکته مهمتر این است که دبی که سالهای گذشته به نحوی محل کسبوکار بوده، به دنبال این است که تبدیل به جایی برای زندگی شود و به این منظور میخواهد برای نسل Z و کارآفرینان آینده، جذابیتهایی ایجاد کند و در این راستا در حال توجه به سبک زندگی آنهاست و اینکه بتواند زندگی دیجیتال را در آنجا محقق کند.
او با تاکید بر اینکه دبی قرار است از هاب تجارت و دادوستد به هاب اقتصاد دیجیتال تبدیل شود، اظهار کرد: «هدف کمی که برای این موضوع در نظر گرفتهاند این است که حجم فعلی اقتصاد دیجیتال دبی که در سال ۲۰۲۲ رقم ۳۸.۱ میلیارد دلار بوده و حدود ۹.۶ درصد تولید ناخالص داخلی امارات را تشکیل میداده است در سال ۲۰۳۱ به ۱۴۰ میلیارد دلار برسد و ۱۹.۸ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهد.»
جمیلی در بخشی از صحبتهایش به اسناد بالادستی و اقدامات تأثیرگذار روی آیندهای که اماراتیها در حال ترسیم آن هستند، اشاره کرد و گفت: «این اسناد و اقدامات شامل مواردی مانند استراتژی بنیاد آینده (۲۰۱۶)، استراتژی هوش مصنوعی دبی (۲۰۱۷)، احراز هویت دیجیتال ملی (۲۰۱۸)، ویزای طلایی برای ۱۰۰ هزار برنامهنویس (۲۰۱۹)، استراتژی اقتصاد دیجیتال دبی (۲۰۲۱)، استراتژی بلاکچین دبی (۲۰۲۲)، استراتژی متاورس دبی (۲۰۲۲) و اعطای مجوز به کسبوکارهای رمزارزی و سندوار (۲۰۲۲) میشود.»
به گفته جمیلی، ذینفعان کلیدی در سطح امارات، وزارت اقتصاد، وزارت هوش مصنوعی، وزارت آموزش و… هستند و اصول و استراتژیهای کلیدی ملی آنها چشمانداز ۱۰۰ساله امارات متحده عربی تا ۲۰۷۱، اصول ۱۰گانه امارات متحده عربی برای ۵۰ سال آینده، استراتژی چهارم تحول دیجیتال، استراتژی اقتصاد دیجیتال، استراتژی هوش مصنوعی و استراتژی بلاکچین است که در سطح کشور امارات تنظیم شده. همچنین در سطح حکومت دبی هم تأثیرگذارها اتاق دبی، شرکت دبی دیجیتال و بنیاد آینده هستند و شرکت گردشگری و اقتصاد دبی نیز از نهادهای تأثیرگذار دبی است که به نحوی کار تبلیغاتی سایر بخشها را به عهده دارد.
مدیر توسعه کسبوکار کارخانه نوآوری رسانه راهکار در ادامه ارائه خود ضمن بیان اینکه دبی تا همینجای کار نیز در اکوسیستم استارتاپی خود موفقیتهایی داشته است، توضیح داد: «در سال ۱۹۹۹ که اینترنت سیتی راهاندازی شد، دبی تا قبل از ۲۰۰۵ موفق شد گوگل، مایکروسافت، اوراکل، فیسبوک و چند شرکت بزرگ دیگر دنیا را ترغیب کند که یکی از دفاتر اصلیشان را در اینترنت سیتی راهاندازی کنند. در ادامه خردهفروشی Souq.com که در سال ۲۰۰۵ راه افتاد، به تملک آمازون درآمد. مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، Property Finder است که در سال ۲۰۰۸ تأسیس شد و به تملک نسپرس درآمد و پس از آن در یک شرکت چندملیتی ادغام شد. Bayut که در سال ۲۰۰۸ راهاندازی شد در ادامه به تملک AMPG درآمد. مورد دیگر Careem است که در سال ۲۰۱۳ راه افتاد و در ادامه اوبر آن را خریداری کرد. Mumzworld در سال ۲۰۱۱ راه افتاد و در حال تبدیل شدن به یک یونیکورن است. Instashop نیز در سال ۲۰۱۵ به وجود آمد و یکی دیگر از موفقیتهای دبی در این فضا به شمار میرود. همچنین کیتاپی که در سال ۲۰۱۸ راه افتاد و خدمات ابری ارائه میدهد در حال حاضر یک یونیکورن است. یکی دیگر از برنامههای دبی این است که شرکتهایی که بیرون از دبی رشد کرده و تبدیل به یونیکورن شدهاند را به خود جذب کند. جمیلی از SWVL مصر که یک یونیکورن است نام برد که توسط امارات جذب شده و در حال حاضر در دبی مستقر است. تلگرام روسیه و بایننس چین از دیگر مواردی هستند که در این ارائه به آنها اشاره شد.»
جمیلی درباره هدف کیفی این استراتژی گفت: «برند دبی هاب داد و ستد بوده، یعنی جایی که آدمها به صورت موقت میرفتند و اسکانها و توقفهای موقت داشتند، تجارت میکردند و ساکن کشورهای دیگر بودند. استراتژی این سند این است که دبی را به عنوان شهری مطلوب برای نسل آینده کارآفرینان و سرمایهگذاران بسازد.»
واقعیت دبی
این سوال که «درباره دبی چطور میشود صحبت کرد تا نه خیلی فریفتهاش شویم و نه خیلی دیدگاه انتقادی داشته باشیم؟» موضوعی بود که نایبرئیس اول کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق بازرگانی تهران صحبتهای خود در نشست «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» را با آن شروع کرد.
«رضا قربانی» با ذکر این نکته که پروژه رسانهای معرفی دبی که تصویر واقعی آن را پنهان میکند در جریان است، اظهار کرد: «اپل در نسخه جدید سیستم عامل خود در کنار تصاویر شهرهای سانفرانسیسکو، لندن یا نیویورک تصاویری از دبی را به عنوان پسزمینه ارائه کرده است. این اتفاق به خوبی گویای پروژه رسانهای درباره دبی است. توجه داشته باشیم که این صحبت به مثابه نقد دبی نیست، بلکه صرفا موضوعی است تا فراموش نکنیم دبی را بر اساس واقعیت ببینیم تا بتوانیم از آن الگو بگیریم. به همین منظور به ذکر یک تجربه میپردازم.»
تجربهای که قربانی مطرح کرد به یک سفر کاری و برگزاری یک رویداد در دبی مربوط میشد: «ما تجربه برگزاری رویداد در خارج از کشور را نداشتیم و وقتی در دبی حاضر شدیم با حجمی از سانسور مواجه بودیم که در ایران هیچوقت چنین چیزی را ندیده بودم، اما در عین حال هیچ وقت هم در ایران کارمان مانند دبی راحت جلو نرفته بود. اما نکته مهمتر اینکه در این رویدادها تصویری از دبی ارائه میشود که همه واقعیت نیست. ما در طول مسیری بر حسب اتفاق و با خرابی وسیله نقلیهمان بازار روز دبی را دیدیم؛ تصویری از دبی که هیچ وقت مخابره نمیشود. نکته جالب اینکه در این بازار کانتیرها همه برند ماموت ایران بود و بعد متوجه شدیم بخشی از این بازار دست ایرانیهاست که این تصویر هیچ وقت مخابره نمیشود. حتی مثلا میخواستیم تصویری را بگیریم که شرایط خوبی از یک کارگر را نشان نمیداد، گفتند این کار را نکنید، زیرا عواقب سختی دارد و حتی ممکن است از کشور اخراج شوید. میخواهم بگویم اینکه دبی در حال نمایش به عنوان شهری برای زندگی است یک پروژه رسانهای است و ما برای الگوبرداری این شهر باید واقعبین باشیم.»
او اما بعد از ذکر این نکته به سراغ گزارش اتاق بازرگانی با عنوان «مرور نقشه راه دبی برای اقتصاد دیجیتال» رفت که در آن شیوه برخورد با سرمایهگذار در دبی مطرح شده بود؛ گزارشی که نشان میدهد در میان سرمایه و منابع انسانی تمرکز جدی روی منابع انسانی وجود دارد و دبی به شدت در حال جذب نیروهای مستعد است.
قربانی همچنین تاکید کرد که امارات متحده عربی اولین کشوری است که سال ۲۰۱۶ وزارت هوش مصنوعی داشت و این نشان میدهد تغییر در این کشور جدی گرفته شده است و برای آن همه چیز به صورت یک اکوسیستم پیش میرود، یعنی این که همه کنار هم در جغرافیا معنا پیدا میکنند و نباید فقط یک مرحله را دید.
او افزود: «اکوسیستم استارتاپی دبی با ارزش ۱۳۶۸۳۳ میلیارد دلار فعال است در حالی که متوسط ارزش جهانی چنین اکوسیستمی ۷۲۳۰ میلیارد دلار است.»
قربانی در ادامه اعداد و ارقامی از اقتصاد دیجیتال دبی و هدفگذاریهای امارات متحده عربی در حوزه اقتصاد دیجیتال، فینتک، متاورس، سلامت دیجیتال، پرینت سهبعدی، AI و … ارائه کرد.
۳ رکن تجربه سیلیکونولی
«سیلیکونولی» Silicon Valley به عنوان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات شناخته میشود و تعداد زیادی از شرکتهای فناوری بزرگ در این منطقه فعال هستند. این شرکتها به تولید نرمافزار، سختافزار، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، رباتیک، بلاکچین، تجارت الکترونیک و خدمات فناوری اطلاعات میپردازند. «سیلیکونولی» همچنین به عنوان جامعه استارتاپی پویا و پر از ایدهپرداز و کارآفرین هم شناخته میشود و به عنوان مکانی برای شکلگیری و رشد استارتاپهای نوپا و نوآورانه معروف است.
«علیرضا صالح» عضو هیات عامل صندوق توسعه ملی یکی از سخنرانان حاضر در نشست «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» بود که صحبت خود را به رویکرد این صندوق در سرمایهگذاری در بخش نوآوری و فناوری اختصاص داد و در این باره از تجربه «سیلیکونولی» یاد کرد.
صالح با بیان اینکه رویکرد سرمایهگذاری در بخش نوآوری و فناوریهای پیشرفته و به صورت ویژه هوش مصنوعی در بیانیه جدید سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی ذکر شده است، گفت: «ما در این بیانیه موضوع فناوریهای جدید را به عنوان یکی از محورهای سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۳ دیدهایم. اما برای اینکه در این مسیر، گام اشتباه برنداریم و بتوانیم اهداف سال جدید را محقق کنیم، نیاز به اکوسیستم نوآوری بازارمحور داریم که در این مورد سوالاتی مطرح بود از جمله اینکه چه گامهایی باید برداریم؟ خودمان را باید برای چه کارهایی آماده کنیم؟»
او به تجربههایی چون طرح «دکتر ناطق» در وزارت صنعت، معدن و تجارت، صندوق صنایع پیشرفته و … برای حمایت از طرحهای نو اشاره کرد که هیچ یک موفق نبودهاند و ادامه داد: «همه این تجربهها بود که ما را در اینکه مسیر اشتباه نرویم مصممتر کرد و بر اساس تجربه سیلیکونولی به این نتیجه رسیدیم که یک اکوسیستم نوآوری بازارمحور باید ۳ رکن داشته باشد؛ آموزش، قواعد و شیوه مشارکت دولت. در سیلیکونولی، دو دانشگاه استنفورد و برکلی به عنوان پشتیبان اصلی این منطقه فناوری و نوآوری تربیت نیروی انسانی و تبدیل ایده به علم و کمک علم به فن را دنبال میکنند. همچنین در این منطقه، همانطور که وال استریت مهمترین بازارهای مالی دنیا را در خود جا داده است، خیابانی به نام سندهیل همه شرکتهای سرمایهای سیلیکونولی را در خود جای داده. و در سومین رکن نیز، دولت به جز قانونگذاری هیچ دخالتی نکرده است و نمیکند؛ مانند زمانی که ماهواره فضایی اسپوتنیک در سال ۱۹۵۷ در شوروی ساخته شد و آمریکاییها که دچار شوک بزرگی شده بودند قانون سرمایهگذاری و حمایت از کسب و کارهای خرد را راه انداختند که سنگ بنای سرمایهگذاریهای خطرپذیر Venture Capital بود. طی آن، دولت اجازه داد صندوقهای بازنشستگی بخشی از پساندازهای خود را سرمایهگذاری کنند و با همین قانون رشد انفجاری ونچر کپیتالها شروع شد.»
عضو هیات عامل صندوق توسعه ملی در ادامه صحبتهای خود با طرح این سوال که آیا تامین مالی در توسعه سیلیکونولی بیشتر نقش داشت یا دو دانشگاه، گفت: «اصلا نقش دو دانشگاه را نمیتوان نادیده گرفت، اما چرا سیلیکونولی این شد و مناطق دیگر نتوانستند خود را به آن برسانند؟ به نظر میرسد ساز و کارهای تامین مالی و نقش خیابان سندهیل در این زمینه جدی است.»
او در ادامه به شیوه ساز و کار تامین مالی در سیلیکونولی هم اشاره کرد و افزود: «استارتاپها اول با سرمایه خودشان یک ایده را به یک نمونه اولیه تبدیل میکنند، در گام دوم حدود ۲۵۰ هزار دلار به آنها پرداخت میشود و در گام سوم، وام ارزان قیمت میدهند تا شرکتشان را معرفی کنند که این هم زیر ۱ میلیون دلار است. بعد از این مرحله است که ونچر کپیتالها وارد عرصه میشوند و بالای یک میلیون سرمایهگذاری میکنند و عموما شیوه ورودشان اینطور است که ۱۰۰ درصد سرمایهگذاری میکنند، اما تا ۸۰ درصد مالک میشوند و ۲۰ درصد صاحب ایده مالک میماند.»
فعالیت یک بورس خرید و فروش ایده و سهام هم نکته دیگری بود که صالح به آن اشاره و اظهار کرد که اگر مجموعه این موارد کنار هم قرار نگیرد و ایده یک ورقه بهادار نشود به نظر میرسد هیچ کاری پیش نخواهد رفت.
یک تجربه، یک درس
«محمد اسلامی» موسس استارتاپ «aiAble» همان کارآفرینی بود که «فرزین فردیس» مدیرعامل شرکت سرآوا در ابتدای نشست اعلام کرد هم تجربه فعالیت در ایران را دارد و هم امارات متحده عربی. فعالیت اسلامی در حوزه هوش مصنوعی است. او اما در ابتدای صحبتهای خود تاکید کرد که هرچه درباره هوش مصنوعی میدانید، دور بریزید!
اسلامی اما بعد از این جمله به توضیح بیشتر پرداخت و گفت: «وقتی درباره هوش مصنوعی حرف میزنیم باید بدانیم که این موضوع نه فقط در جغرافیای ایران بلکه در تمام کشورها یک مساله امنیت ملی است و اصلا قابل مقایسه با متاورس و بیتکوین و … نیست. هوش مصنوعی با هر چیزی که تا امروز با آن در حوزه تکنولوژی مواجه شدید، متفاوت است چون هر چه تا الان داشتیم را هوش مصنوعی قرار است با مدل جدید بسازد. جنرال تکنولوژی قبلی برق بود و نه تنها ابزار را برقی کرد بلکه چیزهایی که نمیشد تخیل کرد را هم محقق کرد. هوش مصنوعی هم دقیقا قرار است همین کار را بکند.»
مساله بعدی از نگاه این فعال حوزه هوش مصنوعی این است که بدانیم نوشتن یک برنامه ملی برای هوش مصنوعی به نتیجه نخواهد رسید، زیرا این برنامه در هیچ جغرافیایی برای توسعه هوش مصنوعی به نتیجه نمیرسد و امروز هر کس میخواهد از هوش مصنوعی استفاده کند آن را بینالمللی میبیند حتی آمریکاییها.
اسلامی همچنین با اشاره به رقم ۷ تریلیون دلاری که در امارات برای هوش مصنوعی مطرح شده است، عددهای ذکر شده برای سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی در ایران از جمله ۵ هزار میلیارد تومان را شوخی دانست و تاکید کرد که این رقمها یعنی برای بزرگترین مساله که یک مساله امنیت ملی و تمدنی است هیچ کاری قرار نیست بکنیم.
اسلامی ادامه داد که او سال ۱۳۹۸ ماموریت پیدا کرد تا در پتروشیمیهای دنیا تحقیق کند و همان زمان متوجه میشود همه به دنبال هوش مصنوعی (AI) هستند. اسلامی با بیان اینکه هوش مصنوعی مساله تمدنی است، گفت: «تحریمهایی که در حوزه هوش مصنوعی علیه این سرزمین اعمال شده به مراتب سختگیرانهتر، موثرتر، هدفمندتر و فراگیرتر از تحریمهای نفتی است. یک مثال میزنم، ما به عنوان یک شرکت نفتی اگر بخواهیم در امارات متحده عربی کار کنیم میگویند به فلان دلیل نمیشود، بعد ما یک فرد را جایگزین و تحریم را حل میکنیم، اما کل منطقه خاورمیانه و همه همسایههای ایران در هوش مصنوعی تحریم غیررسمی هستند. در این شرایط، ما با ۵ همت چه میخواهیم بکنیم؟ اگر بخواهیم کاری کنیم چه؟»
اسلامی ادامه داد: «یکی از دعواهایی که همین الان وجود دارد و کاملا فضای نظام اقتصاد سیاسی جهان را معطوف به خود کرده، شرکت صنایع نیمهرسانای تایوان (TSMC) بزرگترین تولیدکننده مستقل و تخصصی محصولات نیمهرسانا در جهان است. آمریکاییها میگویند اگر یک روز جنگ بشود اول آن را با خاک یکسان میکنند. من میگویم اگر در حوزه هوش مصنوعی کسی دنبال برنامه ملی میگردد، اشتباه است. نمیگویم TSMC بلکه میگویم کنار SMIC بزرگترین تولیدکننده نیمه هادی قراردادی چین بایستیم و تضمین بگیریم که بخشی از کالایش به ایران بیاید. اما تا این لحظه ارادهای در این زمینه نمیبینم چون شناختی در حوزه هوش مصنوعی وجود ندارد. در حالی که مساله اول در این حوزه چیپست است که خودمان باید وارد عمل شویم و دوم اینکه، تکنولوژی را باید جدی بگیریم.»
او با بیان اینکه بسیاری از کارشناسان این بخش مهاجرت کردهاند، تصریح کرد: «باید بدانیم که با پول نمیشود هیچ کاری کرد. دبی استعداد ندارد و با پول میخواهد استعداد بیاورد در حالی که ما استعداد داریم و استعدادهای ما رفتهاند. شرکت سراغ دارم قصد داشت ماهی ۵۰۰ میلیون تومان حقوق به یکی از این استعدادها بدهد، اما قبول نکرد و رفت.»
مساله بعدی که اسلامی به آن اشاره کرد قوانین و مقررات است که اروپاییها آن را به دست گرفتهاند. او توضیح داد: «اگر ما با این شواهد اهمیت موضوع را درک کنیم میتوانیم کاری بکنیم. به اعتقاد من اول صنعت نفت، تکنولوژی و نظامی باید هوش مصنوعی را جدی بگیرند وگرنه عقب میافتند. بقیه صنایع در صف بمانند اما این سه صنعت باید موظف باشند در حوزه هوش مصنوعی فعال شوند. اینکه الان تحریم را دور میزنند اهمیت ندارند و باید دید ۱۰ سال بعد آیا میتوانند روی پا باشند یا نه؟»
او با ذکر یک مثال صحبتهای خود را به پایان رساند و گفت: «۵۱۰ سال پیش در دوم رجب جنگی درگرفت بین ایران و عثمانی در چالدران که ابتدا ایرانیها برنده جنگ بودند، اما هوش مصنوعی همان توپی است که عثمانی داشت و بر ایران پیروز شد.»
سرمایهگذاری غیرمداخلهای
ادامه نشست «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» به پرسش و پاسخ اختصاص داشت. اولین پرسشی که در این بخش از رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی پرسیده شد درباره این بود که «صندوقهای ثروت ملی چگونه میتوانند سرمایهگذاری خود را در حوزه فناوری نوظهور بهینه کنند و از ظرفیت رشد آنها بهرهمند شوند و ریسکهای این سرمایهگذاری را کاهش دهند؟»
«مهدی غضنفری» در پاسخ به این پرسش و البته دغدغههای مشابه حاضران پاسخ داد که در هرمی که قرار است شاهد فعالیت استارتاپها و تبدیل ایده به محصول آنها باشد، صندوق توسعه ملی فقط نقش یک پشتیبان از راه دور را دارد.
او با بیان اینکه صندوق توسعه ملی از نظر اقتصادی بخشی از این اکوسیستم را پشتیبانی میکند، افزود: «صندوق توسعه ملی متولی هوش مصنوعی نیست و یک نهاد دیگر، تولیگری در این زمینه را بر عهده دارد و صندوق برای اینکه منابع خود را در جای درستی قرار دهد تا بازگشت سرمایه داشته باشد، سیاست حمایتی در این بخش را دنبال میکند.»
آنطور که غضنفری تاکید کرد صندوق توسعه ملی سال ۱۴۰۳ را برای خود سال فناوریهای نوظهور و به صورت ویژه هوش مصنوعی دیده است و در وسعت توانمندی صندوق منابع محدود خود را در جای درست سرمایهگذاری کند تا این منابع محدود کم نشود و رشد کند.
او توضیح بیشتری داد و افزود: «ما یا باید روی نفت سرمایهگذاری کنیم یا فناوری جدید. فکر میکنم اگر فلسفه را درختی بدانیم که همه شاخههای علم از آن متولد شده است باید هوش مصنوعی را کلاهی بدانیم که روی همه این شاخهها را میپوشاند و برای همه حوزهها و علوم حرف دارد و گویا همه علوم دارند دوباره در هوش مصنوعی یک جا جمع میشوند. ما هم به همین دلیل فقط میخواهیم منابع مالی صندوق را به جایی هدایت کنیم که بیشترین سود و کمترین ریسک را داشته باشد که به نظر میرسد فناوریهای جدید و هوش مصنوعی این ویژگی را دارد.
اینکه «چگونه صندوقهای ثروت ملی میتوانند سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور را به یک فرصت برای نوآوری اقتصادی تبدیل کنند؟» سوال بعدی بود که از رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی پرسیده شد؛ سوالی که غضنفری به آن اینطور پاسخ داد: «در دل این پدیده بیکران طلا خوابیده و به نظر میرسد هوش مصنوعی عین طلاست. روال صندوق توسعه ملی هم اینطور است که بخشی از منابع مالی مورد نیاز بخش خصوصی را تامین میکند. ما برای این کار بینهایت مدل مشارکت پیدا کردهایم و قرار نیست حتما تسهیلات دهنده صرف یا سرمایهگذار صرف باشیم، بلکه طی یک سرمایهگذاری غیرمداخلهای و مشارکتی بخشی از سرمایه مورد نیاز بخش خصوصی را تامین میکنیم، با این شرط که بخشی از محصول آینده را دریافت کنیم و در بخش دیگر هم تسهیلاتی ارائه میدهیم که بخش خصوصی آن را بعد از مرحله بهرهبرداری به ما برمیگرداند.»
یک پیشنهاد میانرشتهای
«هوشمند» یک فعال حوزه صنعت پزشکی خاورمیانه یکی از حاضران در این نشست بود. او به جای پرسش از سخنرانان حاضر با بیان یک توضیح پیشنهادی به آنها ارائه کرد.
او ابتدا برگزاری این نشستها و آنالیز کشورهای منطقه را یک رویکرد مثبت دانست و گفت: «به نظر من کاری که ما در رقابت با کشورهای منطقه از جمله امارات متحده عربی میتوانیم انجام دهیم فعالیتهای بینرشتهای است. ما قطعا در حوزه گردشگری، پزشکی و هوش مصنوعی نفر اول نخواهیم بودیم، اما اگر این سه رشته را با هم تلفیق کنیم حتما نفر اول خواهیم شد. پیشنهادم این است با فکر شما یک اتاق فکری برقرار و برنامهریزی شود. ما هنوز برای این حوزه فرصت داریم، اما این فرصت نامحدود نخواهد بود. امروز میتوانیم، اما فردا نه.»
او پیشنهاد داد گروهی برای این اتاق فکر تشکیل شود تا زمان از دست نرفته و سهم ایران از این فرصتها کوچکتر نشده است، اما باید توجه کرد که تشکیل اتاق فکر یک کار گروهی نیاز دارد و نمیتوان به صورت تکی کاری را پیش برد.
همه در کنار هم
پرسش بعدی مطرح شده در نشست «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» به موضوع تجربه «محمد اسلامی» موسس استارتاپ «aiAble» درباره اجرای پلتفرم، تشکیل شرکت و جذب سرمایه و حمایت مالی اختصاص داشت که اسلامی درباره آن توضیح داد: «به نظرم اساسا این سوال اشتباه است. بهتر است اینطور پاسخ دهم که در دبی هیچ کس روی هیچ کس جز خودش سرمایهگذاری نمیکند و روال اینطور است که هر فردی روی خودش سرمایهگذاری میکند و اگر هم بخواهد روی فرد دیگری سرمایهگذاری کند روی اروپاییها و آمریکاییهاست نه ایرانیها.»
او با بیان اینکه در رویدادهایی مانند جیتکس لاکچریترین حالت امارات متحده عربی به نمایش درمیآید و موجب ناامیدی جوانان ما میشود، گفت: «در جیتکس خبری نیست و نه مایکروسافت نه انویدیا و نه خیلی از شرکتهای بزرگ دیگر، اما در نمایشگاه نفت ابوظبی اتفاقا نمایندههای اصلی این شرکتهای بزرگ حاضر میشوند. نکته جالب اینکه در ابوظبی قانون امارات متحده عربی حاکم نیست و مثلا وقتی شرکت آمریکایی میآید طبق قوانین آمریکا در این شهر فعالیت میکند.»
او معتقد است اگر میخواهیم وارد اقتصاد جهانی شویم و دبی را یک دریچه دیدهایم همه از مسئول و استارتاپ و شتابدهنده و صندوق توسعه ملی و … باید در کنار هم باشند وگرنه نمیتوانند در این عرضه موفق شوند.
ما متولی نیستیم
«فرزین فردیس»، مدیرعامل شرکت سرآوا هم در ادامه این نشست موضوعی را مطرح کرد که اگر برگزاری چنین نشستهایی مفید است آن را درباره قطر، عربستان، ترکیه و سایر کشورهای منطقه هم برگزار کنیم. نکته بعدی که او مطرح کرد موضوع تمثیل اکوسیستم نوآوری به اکوسیستم ماهیهای آزاد بود؛ ماهیهای آزاد بالغ در بالای رودخانه چند میلیون تخم میگذارند که تعدادیشان از بین میرود و تعداد خیلی کمتری از آنها به آبهای آزاد میرسند، زنده میمانند، بالغ میشوند و دوباره در بالای رودخانه تخمریزی میکنند و بازگشت سرمایه دارند. بازگشت سرمایه در اکوسیستم نوآوری موضوع سوالی بود که فردیس با ذکر این مثال پرسید که البته رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی در پاسخ به آن به سراغ مبحثی رفت که در پاسخ به سوال اول هم طرح کرده بود.
غضنفری با اشاره به فعالیت صندوق توسعه ملی در ابعاد یک شرکت با ۱۰۰ نیروی انسانی توضیح داد: «همه موضوعاتی که به عنوان نگرانی در این نشست مطرح میشود، در حوزه فعالیت صندوق توسعه ملی نیست. ما متولی فناوریهای نوین و هوش مصنوعی نیستیم و همه این حوزهها متصدی و مسئول خود را دارد. ما فقط یک نهاد ملی هستیم که قرار است درباره عواید حاصل از نفت و گاز که به صندوق میآید تصمیمگیری و آن را برای نسل بعد حفظ کنیم. در واقع مسئولیت من این است که این صندوق کوچک نشود و بزرگ شود و برای این کار، یک فرصت سرمایهگذاری دارم. میگویم کجا سرمایهگذاری کنم که سرمایه بر گردد؟ پس دوباره تاکید میکنم که من از منظر یک نهاد مالی به موضوع فناوریهای نوپدید و هوش مصنوعی نگاه میکنم. با این نگاه هر چه از من بخواهید در خدمتم، اما این که کاستیهای ملی را رفع کنم کار و وظیفه صندوق نیست.»
او تاکید کرد که همافزایی و ادامه چنین نشستهایی خوب است، اما متولی اصلی این حوزه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است. غضنفری همچنین تصریح کرد: «حوزههای مختلف برای صندوق فقط فرصتهایی است که صندوق را پولدارتر میکند و حالا از اتفاق این حوزهها با دغدغههای ملی گره خورده است. ما به دنبال افزایش سرمایه هستیم و شما در این زمینه دغدغه ملی دارید و از اتفاق به هم رسیدیم، اما قرار نیست ماموریتهایمان را عوض کنیم.»
حل مشکلات بزرگ با فناوری
ادامه نشست پرسش و پاسخ در نشست «مروری بر اقتصاد دیجیتال دبی» به صحبت «محمدرضا حمیدی» معاون نوآوری و اقتصاد دانشبنیان شستا اختصاص داشت. او در صحبتهای خود با تاکید بر اینکه مسیر توسعه سرمایهگذاری شستا از مسیر فناوریهای نوین میگذرد، گفت: «این را فهمیدم که اگر امروز به این حوزه دقت نکنیم به تهدیدهایش دچار میشویم و به همین دلیل صندوق سرمایهگذاری تعریف کردهایم و قصد داریم چند همت اعتبار را به ورود به این حوزه اختصاص دهیم.»
حمیدی با بیان اینکه به جز با فعال کردن هلدینگهای بزرگ دولتی و خصوصی نمیتوان در مسیر پر ریسک فناوری حرکت کرد، افزود: «نکتهای که به ذهن من به عنوان یک انتقاد میآید این است که ما فناوران هر جا میرویم میگوییم که فلان تکنولوژی آمده است که میتواند فلان کار را بکند. گوش سیاستمداران از این حرفهای فناوری محور پر است. در واقع گویی ما مساله را نمیبینیم. چه کسی تا کنون آمده و به سیاستمداران گفته است که مثلا مساله قاچاق راهحل فناوری دارد؟ یا کم آبی یا ترافیک را میشود با فلان فناوری حل کرد؟ کدام یک از ما فناوران مشکلات کشور را با فناوری حل کردهایم؟ ما با بدبختی این ارابه در گل فرو رفته را داریم هل میدهیم که از فضای سنتی بیرون بیاید، اما در مقابل از زبان اکوسیستم فناوری مژدهای در نمیآید.»
او سپس نقد بعدی خود را مطرح کرد و گفت: «در شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی با ۱۶۳ زیرمجموعه هوش مصنوعی هنوز شناخته شده نیست. همه ما که دور این میز هستیم، همه بر حوزه فناوریهای نوظهور مسلط هستیم، اما به نظر میرسد باید یک صاحب مساله یا یک مسئول را پای کار بیاوریم و بگوییم که هوش مصنوعی چقدر مهم است و چه مشکلاتی را میتواند حل کند.»
او تاکید کرد اگر شستا وارد بازار فناوریهای نوظهور شود به عنوان بزرگترین بازار کشور با بودجه حدود ۱ هزار همت وارد کار خواهد شد که حتی اگر یک درصد آن هم به سمت اکوسیستم فناوری هدایت شود حدود ۱۰ همت میشود، در حالی که بودجه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری حدود ۵ همت است. ما در حال تلاش برای ورود به این بازار هستیم، اما از آن طرف چیزی نیست و اکوسیستم فناوری هیچ چیزی برای ارائه ندارد.»
رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی در ادامه این صحبتها بار دیگر تاکید کرد که صندوق توسعه ملی شستا، ستاد اجرایی فرمان امام (ره) یا بنیاد مستضعفان نیست. او گفت: «ما چه کارهایم که صاحب مشکل را بیاوریم؟ یک جایی باید صاحب مشکل را دعوت کند که آن هم متولی حوزه است نه ما. ما در مجموعه دولت نیستیم و نظام حکمرانی خودمان را داریم و در هیات امنای صندوق هم از هر سه قوه هستند. اینکه استارتاپها باید حمایت شوند، صد درصد درست است و دولت باید این کار را کند، اما این وظیفه ما نیست.»
منبع خبر: روابط عمومی سرآوا