این گزارش جامع که برآیند تحلیل دادههای فنی معتبر جهانی و یک نظرسنجی ملی تکاندهنده است، تایید میکند که تجربه کاربری اینترنت در ایران همچنان با سه صفت جداییناپذیر توصیف میشود: کند، پراختلال و به شدت محدود.
یافتههای گزارش، ایران را با کسب رتبه ۹۷ از میان ۱۰۰ کشور نخست دنیا از نظر تولید ناخالص داخلی (GDP)، عملا در جایگاه یکی از بدترین کشورها از نظر کیفیت اینترنت قرار میدهد و نشان میدهد که اینترنت آزاد و پرسرعت، به جای آنکه یک حق عمومی باشد، به یک رویای دستنیافتنی برای شهروندان و کسبوکارها تبدیل شده است.
شکست سیاست فیلترینگ در آینه نظرسنجی ملی
شاید تکاندهندهترین بخش این گزارش، نتایج نظرسنجی مشترک با مرکز افکارسنجی ایسپا باشد که ابعاد شکست سیاست فیلترینگ را به وضوح به تصویر میکشد.
بر اساس این نظرسنجی، ۹۳.۸ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ایرانی برای دسترسی به اینترنت آزاد از فیلترشکن استفاده میکنند. این آمار در کل جمعیت کاربران اینترنت نیز به ۸۶ درصد میرسد. این اعداد، بیش از آنکه یک آمار باشند، یک بیانیه عمومی از سوی مردم است که نشان میدهد سیاستهای محدودکننده با ابزارهای دور زدن، عملاً بیاثر شدهاند.
نکته قابل تامل آن است که ۶۲.۲ درصد از کاربران اعلام کردهاند که پیش از موج فیلترینگ سال ۱۴۰۱، از فیلترشکن استفاده نمیکردهاند؛ موضوعی که ثابت میکند سیاستهای اخیر عامل اصلی سوق دادن جامعه به سوی ابزارهای ناامن و پرهزینه بوده است.
این اجبار، نه تنها هزینه اقتصادی مستقیمی بر سبد خانوار تحمیل کرده (۱۵.۲ درصد از کاربران از فیلترشکن پولی استفاده میکنند)، بلکه با ترویج استفاده از فیلترشکنهای رایگان و ناامن (۶۳.۴ درصد کاربران)، امنیت سایبری کل کشور را به خطر انداخته است. گزارش نشان میدهد که همین موضوع به افزایش ۶۳ درصدی حملات DDoS (حملات منع سرویس توزیعشده) از مبدا ایران دامن زده و موبایلهای شهروندان را به ابزاری در دست هکرها تبدیل کرده است.
در این میان، اینستاگرام با وجود فیلتر بودن، همچنان انتخاب اول ۶۳ درصد کاربران است و برای ۶۰ درصد از افرادی که از طریق شبکههای اجتماعی کسب درآمد میکنند، بستر اصلی فعالیت اقتصادی محسوب میشود.
مقایسه جهانی: تجربه کاربری اینترنت در ایران مشابه کشورهای جنگزده و توسعهنیافته
گزارش با بررسی شاخص فنی RTT (زمان رفت و برگشت درخواست) که معیار مهمی برای سنجش کیفیت تجربه کاربر است، نشان میدهد که ایران با میانگین RTT برابر با ۳۴۵.۸ میلیثانیه، در جایگاه ۹۲ از ۱۰۰ کشور قرار دارد و تنها وضعیت بهتری نسبت به کشورهایی مانند کوبا، ترکمنستان، کامرون و سودان دارد. مقایسه وضعیت ایران با ترکیه عمق فاجعه را بیشتر نمایان میکند: در حالی که تنها ۵ درصد از سایتهای پرکاربرد در ترکیه کیفیت “بد” دارند، این رقم برای ایران حدود ۲۳ درصد است.
این کندی و اختلال، حتی در دسترسی به سایتهای داخلی نیز بحرانی است. ایران با میانگین RTT حدود ۲۹۵ میلیثانیه برای سرورهای داخلی، در کنار کشورهای درگیر جنگ و کمترتوسعهیافته قرار میگیرد. این وضعیت با مسدود ماندن پروتکلهای نوینی مانند HTTP/3 حتی پس از پایان شرایط اضطراری ناشی از حمله اسراییل، تشدید شده و فرصت یک بهبود ساده و کمهزینه را از شبکه کشور گرفته است.
همزمان، نمودارهای گزارش نشاندهنده رشد مداوم استفاده از اینترنت ماهوارهای استارلینک در کشور است؛ روندی که نشان میدهد کاربران در جستجوی راه فراری از اینترنت بیکیفیت داخلی، به گزینههای گرانتر و جایگزین روی آوردهاند.
صدای واحد بخش خصوصی: به این محدودیتهای ضدامنیتی پایان دهید
در واکنش به این وضعیت اسفبار، بیش از ۱۰۰ شرکت و استارتاپ پیشروی اقتصاد دیجیتال کشور در بیانیهای مشترک که در این گزارش منتشر شده، خواستار پایان دادن به سیاستهای محدودکننده شدهاند.
مطالبات اصلی آنها شامل «رفع فیلتر شبکههای اجتماعی و وبسایتهای آموزشی»، «افزایش سرعت و پهنای باند بینالملل» و «رفع محدودیت پروتکلهای نوظهور مانند HTTP/3 و IPv6» است. این بیانیه تاکید میکند که تداوم محدودیتها به «صدمات امنیتی، بیاعتمادی گسترده و آسیبهای جبرانناپذیر به اقتصاد دیجیتال» منجر شده و ریشه درخت اقتصاد دیجیتال کشور را خشکانده است.
سیاستهای متناقض و راهکارهای نمایشی: از “ایران اکسس” تا “اینترنت طبقاتی”
گزارش به شدت از سیاستهای متناقضی مانند «ایران اکسس» (مسدود کردن دسترسی از خارج کشور به سایتهای داخلی) انتقاد میکند. در حال حاضر حدود ۸۰ درصد از سایتهای دولتی ایران برای کاربران خارج از کشور غیرقابل دسترس هستند؛ سیاستی که با توجه به هک شدن سامانههای بزرگ مالی از طریق سرورهایی در داخل ایران، بیهودگی و کارکرد معکوس آن بیش از پیش آشکار شده است.
پیشنهاد «اینترنت طبقاتی» نیز به عنوان یک “راه حل نمایشی” و “خطای مرکزی” که چرخهای معیوب از توجیهها را به دنبال دارد، تقبیح شده است. این گزارش استدلال میکند که چنین راهکارهایی به جای حل ریشهای مساله (یعنی رفع فیلترینگ گسترده)، تنها به نابرابری دیجیتال دامن زده، حقوق شهروندی را نقض کرده و شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیقتر میسازد.
پرونده ویژه تلگرام: واقعیتی انکارناپذیر که سیاستگذار نادیده میگیرد
گزارش، بخشی را به تحلیل وضعیت تلگرام، هفت سال پس از فیلترینگ رسمی، اختصاص داده است. با وجود فیلترینگ، ۵۹.۵ درصد مردم ایران همچنان از این پلتفرم استفاده میکنند که نشان از مقاومت کاربران و شکست سیاست جایگزینسازی دارد. این پافشاری، ناشی از برتریهای فنی و نوآوریهای مداوم تلگرام مانند امکان ارسال فایلهای حجیم، گروههای بزرگ، ذخیرهسازی ابری و رباتهای هوشمند است که پیامرسانهای داخلی از ارایه آن عاجز بودهاند.
گزارش نتیجه میگیرد که ادامه فیلترینگ تلگرام سیاستی پرهزینه و بیاثر است که تنها به پیچیدگی تجربه کاربری و تحمیل هزینههای اجتماعی و اقتصادی منجر شده و بازگشایی رسمی آن میتواند به کاهش این آسیبها و افزایش امنیت سایبری کاربران کمک شایانی کند.
در نهایت، پیام اصلی و شفاف گزارش پنجم کیفیت اینترنت، یک درخواست صریح و روشن است: ریشه بحران اینترنت ایران فنی نیست، بلکه سیاسی و مدیریتی است. راهحل، نه در راهکارهای نمایشی و تبعیضآمیز، بلکه در تغییر رویکرد سیاستگذار، وفاق با خواست عمومی مردم، و حرکت به سوی «اینترنت آزاد و پرسرعت برای تمام مردم ایران» نهفته است؛ خواستی که به معنای تضمین حقوق دیجیتال شهروندان و بسترسازی برای رشد اقتصاد دیجیتال کشور است، نه تجویز اینترنت طبقاتی و ویژه برای گروهی خاص.