نسیم نیکلاس طالب، نظریهپرداز و نویسنده مشهور، در نشست سالانه «موسسه ران پال» (Ron Paul Institute) در سال ۲۰۲۵، تحلیلی تند و متفاوت از وضعیت اقتصاد مدرن آمریکا ارایه کرد. او معتقد است اقتصادهای پیشرفتهای مانند ایالات متحده از «نفرین کامیابی» رنج میبرند و پروژههایی مانند ساخت خطوط دوچرخهسواری، شاهدی بر این مدعاست.
طالب که با نظریه «قوی سیاه» برای پیشبینی بحرانهای مالی به شهرت رسید، استدلال میکند که بهبودهای ظاهری در سبک زندگی، اگرچه برای برنامهریزان شهری و سیاستمداران جذاب است، اما یک مشکل عمیقتر را در اقتصاد غرب پنهان میکند: توهم رشد در جوامعی که به سقف رفاه خود رسیدهاند. به گفته او، «بسیاری در حال کشف این واقعیت هستند که بهبودهای سبک زندگی، مانند مسیرهای دوچرخهسواری و شهرهای دوستدار عابر پیاده، ممکن است به رشد اقتصادی منجر نشود.»
منحنی S و پایان رشد اقتصادی
ایده اصلی طالب که در کتاب سال ۲۰۱۲ خود با عنوان «پادشکننده» (Antifragile) نیز به آن پرداخته، بر اساس مفهومی بیولوژیک به نام «منحنی S» شکل گرفته است. طبق این الگو، اکثر سیستمها – از جمله اقتصاد کشورها – در ابتدا یک دوره رشد سریع را تجربه میکنند. اما با اشباع شدن نیازها (وقتی همه صاحب ماشین و خانه میشوند)، به یک سقف میرسند و بازده سرمایهگذاریهای جدید به شدت کاهش مییابد. طالب میگوید: «موجودیتها به صورت محدب رشد میکنند و با اشباع شدن، رشدشان کند میشود.»
او معتقد است اقتصاد جهانی اکنون در همین نقطه قرار دارد. کشورهای ثروتمندی مانند آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی به جای تمرکز بر رشد واقعی، به «بهبودهای سبک زندگی» مانند ساخت خطوط دوچرخهسواری رو آوردهاند. در مقابل، کشوری مانند چین هنوز در حال رشد سریع است زیرا «بسیاری از مردم آن هنوز فاقد امکانات اولیه مانند خودرو هستند.» مشکل اصلی این است که اقتصادهای اشباعشده بیشترین بدهی را دارند و بازپرداخت این بدهیها در بالای منحنی S بسیار دشوارتر است.
چرا خطوط دوچرخه سواری اقتصاد را نجات نمیدهند؟
به گفته طالب، تمرکز بر پروژههای کماهمیت مانند خطوط دوچرخهسواری، منابع را از بخشهای مولد مانند بهرهوری صنعتی، نوآوری فناورانه یا صادرات دور میکند و میتواند به کاهش تولید ناخالص داخلی منجر شود. او با انتقاد از تعرفههای دولت «ترامپ»، این سیاست را به «درخواست از یک جراح مغز برای باغبانی کردن» تشبیه کرد که منابع را به فعالیتهای کمبازده سوق میدهد.
طالب همچنین هشدار داد که این رویکرد با افزایش بدهیهای دولتی همزمان شده است. او پیشبینی کرد: «به زودی، بخش عمده مخارج ایالات متحده صرف بازپرداخت بدهیها خواهد شد و ما فاقد مکانیسمهای سیاسی برای اصلاح این وضعیت هستیم.» او در پایان به مساله مهاجرت پرداخت و گفت جوامع غربی به دلیل عدم تمایل نسل جدید به انجام کارهای خدماتی، «به طور ساختاری به نیروی کار ارزان مهاجر معتاد شدهاند» و کاهش شدید این نیروی کار میتواند به دلیل اثرات غیرخطی، باعث تورم شدید شود.