نیما نامداری: موج هوش مصنوعی فعلا بیشتر هیاهوست تا تحول

«نیما نامداری»، مدیرعامل «کارنامه» در رویداد ادونچر اصفهان، تصویر واقع‌بینانه‌ای از هوش مصنوعی ارایه کرد. او تاکید کرد AI فعلا یک ابزار توانمندساز است و چالش‌هایی نظیر مقیاس اقتصادی و نبود اولویت‌گذاری، مانع سرمایه‌گذاری معنادار در ایران است.

در رویداد نهایی ادونچر اصفهان، نیما نامداری در پاسخ به این پرسش که «اکوسیستم نوآوری ایران چقدر برای موج هوش مصنوعی آماده است؟» تلاش کرد تصویری واقع‌بینانه از وضعیت جهانی و داخلی ارائه دهد. او توضیح داد آنچه امروز به‌عنوان موج جدید هوش مصنوعی دیده می‌شود، نه خود فناوری، بلکه ورود گسترده آن به زندگی روزمره مردم عادی است؛ در حالی که سال‌ها پیش از این، هوش مصنوعی در لایه‌های پنهان سیستم‌ها و به‌صورت B2B در محصولات شرکت‌ها حضور داشته است.

نیما نامداری با اشاره به تفاوت شرایط «قابل‌پیش‌بینی» و «پیچیده» در تصمیم‌گیری، توضیح داد که تمرکز فعلی هوش مصنوعی روی همان بخش کوچکی از مسائل است که الگوی ثابت ندارند و پیش‌بینی‌ناپذیرند. او با تأکید بر اینکه هنوز به سطح «هوش مصنوعی فراگیر» نرسیده‌ایم، سه روند مهم را عامل امیدواری برای رسیدن به این سطح تا حوالی ۲۰۳۰ دانست: عادت و پذیرش کاربران نسبت به ابزارهای جنریتیو، توجیه اقتصادی سرمایه‌گذاری‌های عظیم در زیرساخت، و تحولات پیشِ رو در رابط‌های انسان و ماشین از طریق فناوری‌های پوشیدنی و ابزارهای هوشمند جدید.

او در بخش دیگری از سخنانش به تأثیر هوش مصنوعی در بنگاه‌ها پرداخت و گفت که AI در وضعیت فعلی بیش از آنکه مدل‌های کسب‌وکار را زیرورو کند، در حال توانمندسازی بازیگران است. به گفته نیما نامداری، در سمت کارکنان، ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی سرعت و کیفیت کارهایی مانند تولید محتوا، تحلیل داده و کدنویسی را بالا برده و در سمت مشتریان، امکان شخصی‌سازی ارتباط و خدمات را افزایش داده است. این تغییرات بیشتر در قالب کاهش هزینه و بهبود تجربه مشتری دیده می‌شود و هنوز نمونه‌های گسترده‌ای از دگرگونی اساسی مدل‌های کسب‌وکار بر پایه AI در جهان مشاهده نمی‌شود.

نیما نامداری سپس به وضعیت ایران پرداخت و دو چالش جدی را برای سرمایه‌گذاری معنادار در هوش مصنوعی برشمرد. نخست، مسئله مقیاس اقتصادی و ظرفیت جذب است؛ جایی که تحریم‌ها، رشد پایین اقتصاد و کوچک شدن «کیک اقتصادی» باعث می‌شود سرمایه‌گذاری‌های سنگین در زیرساخت‌های AI بازده کافی نداشته باشد. دوم، فقدان اولویت‌گذاری مسئله‌محور در سطح سیاست‌گذاری است؛ در حالی که کشورهایی مانند امارات یا برزیل بر چند حوزه مشخص متمرکز شده‌اند، ایران با انبوهی از مسائل بزرگ و هم‌زمان مواجه است و همین، تصمیم‌گیری درباره اینکه هوش مصنوعی دقیقاً قرار است کدام مسئله را حل کند دشوار کرده است.

او برای توضیح چالش رقابت در بازار جهانی، به تجربه شخصی خود در استفاده از یک استارتاپ اسلوونیایی برای تبدیل هزاران ساعت فایل صوتی به متن اشاره کرد؛ استارتاپی که با تکیه بر بازار جهانی، می‌تواند هم‌زمان ده‌ها زبان را پوشش دهد و قیمت رقابتی ارائه کند. به گفته نامداری، استارتاپ ایرانی که بازارش عملاً به داخل کشور محدود است، نه امکان سرمایه‌گذاری سنگین روی تحقیق و توسعه را دارد و نه می‌تواند با چنین بازیگرانی در قیمت و کیفیت رقابت کند؛ به همین دلیل، موج‌سازی مصنوعی حول «استارتاپ‌های هوش مصنوعی» بدون درنظرگرفتن این واقعیت‌ها، تصمیم اقتصادی درستی نخواهد بود.

نیما نامداری در جمع‌بندی سخنان خود تأکید کرد که گام واقع‌بینانه برای اکوسیستم نوآوری ایران، نه ایجاد موج‌های شعاری، بلکه استفاده حداکثری از ابزارهای موجود هوش مصنوعی در کسب‌وکارهای فعلی است. او پیشنهاد کرد شرکت‌ها تمرکز خود را بر دو محور بگذارند: تعریف مسئله‌های مشخص و قابل‌اندازه‌گیری که AI می‌تواند در آن‌ها ارزش خلق کند و تقویت مهارت کارکنان برای استفاده روزمره و مؤثر از این ابزارها. به باور او، اگر سیاست‌گذار نیز بتواند چند مسئله اولویت‌دار ملی را انتخاب و ظرفیت استعدادهای موجود را با نیازهای واقعی صنایع هم‌راستا کند، آن‌گاه هوش مصنوعی می‌تواند به جای یک موج زودگذر، به ابزاری برای خلق استارتاپ‌های بومی کم‌ریسک‌تر و رسیدن به سودآوری پایدار تبدیل شود.

مطالب مرتبط

دیدگاه‌تان را بنویسید