در قلب نوآوری جهان، یعنی «سیلیکونولی»، یک فرهنگ کاری غیرمعمول اما رو به رشد در حال جلب توجه است: سیاست «بدون کفش» در محیط کار. این موضوع اخیرا با پستی از «بن لنگ» (Ben Lang)، یکی از کارمندان استارتاپ موفق کدنویسی «کرسر» (Cursor)، دوباره بر سر زبانها افتاد. او تصاویری از کفشهای پراکنده در ورودی دفتر این شرکت در «سانفرانسیسکو» را منتشر کرد که بیشتر شبیه ورودی یک مهمانی خانگی بود تا یک شرکت با ارزش ۹.۹ میلیارد دلاری.
لنگ در پستی دیگر اشاره کرد که تنها در استارتاپهایی با سیاست بدون کفش کار کرده و لیستی از ۲۵ شرکت دیگر با این فرهنگ را نیز به اشتراک گذاشت. این اقدام با واکنشهای متفاوتی از سوی رهبران دیگر استارتاپها مواجه شد. «اندرو هسو» (Andrew Hsu)، از بنیانگذاران اپلیکیشن آموزش زبان «اسپیک» (Speak)، تایید کرد که آنها سالهاست این سیاست را اجرا میکنند.
سخنگوی اسپیک توضیح داد که این فرهنگ در شرکت آنها ریشه در اولین بازارشان، یعنی کره جنوبی، دارد و به نوعی ادای احترام به سنت آسیایی درآوردن کفش در فضای داخلی است. این شرکت حتی برای کارمندان جدید خود «کمکهزینه خرید دمپایی» نیز در نظر گرفته است.
فرهنگ بدون کفش در سیلیکونولی پدیده جدیدی نیست. پیش از همهگیری کرونا نیز، این موضوع به عنوان بخشی از «یونیفرم غیررسمی» اهالی فناوری، در کنار هودی و تیشرت، شناخته میشد. دلیل اصلی آن اغلب به تجربیات شخصی بنیانگذاران شرکتها برمیگردد که در خانههایی با این فرهنگ بزرگ شدهاند. هدف از این سیاست، ایجاد یک محیط کاری صمیمیتر، راحتتر و شبیهتر به خانه است تا خلاقیت و همکاری میان کارمندان افزایش یابد.
با این حال، این فرهنگ مخالفانی نیز دارد. برخی کاربران در شبکههای اجتماعی نگرانی خود را از مسایل بهداشتی، به خصوص بوی نامطبوع پا، ابراز کردهاند. در مقابل، عدهای دیگر آن را یک مزیت شغلی جذاب میدانند. بن لنگ در پاسخ به منتقدان اطمینان داد که در ورودی دفتر کرسر، روکش کفش و دمپایی برای استفاده مهمانان و کارمندان موجود است.
با افزایش روند بازگشت به کار حضوری پس از همهگیری، این سوال مطرح است که آیا فرهنگ بدون کفش به یک استاندارد جدید در محیطهای کاری خلاق تبدیل خواهد شد یا همچنان یک ویژگی خاص برای برخی استارتاپها باقی خواهد ماند. نظرسنجی موسسه «یوگاو» (YouGov) در سال ۲۰۲۳ نشان داد که ۶۳ درصد از آمریکاییها در خانه کفش نمیپوشند؛ آماری که نشان میدهد این فرهنگ با سبک زندگی بسیاری از افراد همخوانی دارد و ممکن است پذیرش آن در محیط کار نیز آسانتر از تصور باشد.