مجید حسینی‌نژاد، بنیانگذار گروه علی‌بابا، در مصاحبه‌ای در پادکست «طبقه ۱۶»، مسیر شخصی و حرفه‌ای خود در ساخت یکی از بزرگترین پلتفرم‌های گردشگری آنلاین ایران را تشریح کرد. او در این گفتگو، از انگیزه‌های پنهان برای موفقیت، چالش‌های مالی طاقت‌فرسا، سبک رهبری خود و جزییاتی از کسب‌وکار گسترده و متنوع علی‌بابا سخن گفت.
نقش داده‌ها در توسعه اکوسیستم علی‌بابا
حسینی‌نژاد به نقش داده‌ها در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک گروه علی‌بابا اشاره کرد. مشاهده تقاضای بالا برای اقامتگاه‌های با کیفیت در شهرهای کوچک و مناطق بوم‌گردی از طریق داده‌های پلتفرم‌هایی مانند جاباما، گروه علی‌بابا را به سرمایه‌گذاری در حوزه بوم‌گردی و ساخت اقامتگاه‌های جدید سوق داده است. این نشان‌دهنده استفاده از بینش‌های بازار برای گسترش فعالیت‌ها در حوزه‌های جدید بر مبنای نیازهای واقعی است.
بازاریابی و برندینگ
در زمینه بازاریابی و برندینگ، علی‌بابا فعالیت‌های قابل توجهی داشته است. حسینی‌نژاد به بیلبوردهای تبلیغاتی، ری‌برندینگ‌های صورت گرفته از جمله تغییر لوگو و استفاده از شخصیت‌های کارتونی در کمپین‌ها اشاره کرد که گاهی بحث‌برانگیز بوده‌اند، اما توجه زیادی را جلب کرده‌اند و در نهایت به نفع برند تمام شده‌اند.
انگیزه‌ای فراتر از کسب‌وکار؛ اثبات توانستن و ارزش‌آفرینی
حسینی‌نژاد با اشاره به روزهای آغازین علی‌بابا، از شرایطی گفت که پس از دست دادن تمام دارایی‌ها، حتی برای پرداخت اجاره‌خانه مشکل داشت. او این نقطه را نه پایان، بلکه آغازی برای اثبات توانایی‌های خود به دنیا و خصوصا زنان زندگی‌اش دانست. این نیاز به «نشان دادن که می‌تواند»، ریشه در تجربه‌های عمیق شخصی، از جمله فوت زودهنگام پدر و مواجهه با پرونده‌های مالی پس از آن داشته است. او در بخشی از مصاحبه به ارزش کنونی شرکت اشاره کرد و گفت: «ما خودمان بخواهیم بفروشیم ۲۰۰ میلیون دلار ولی نمی‌فروشیم.» این جمله نشان می‌دهد علی‌بابا به نقطه‌ای از ارزش رسیده که امکان چنین فروشی هست، اما به گفته حسینی‌نژاد، آن‌ها فروشنده نیستند و او اکنون خود خریدار سهام شرکت است. این چرخه اثبات توانستن، حتی پس از رسیدن به چنین ارزشی نیز او را به شروع‌های دوباره ترغیب می‌کند.
رهبری در عمل؛ دیکتاتوری مبتنی بر گفتگو
در حوزه رهبری، حسینی‌نژاد معتقد است بهترین مدیران کسانی هستند که عملیاتی‌اند و از مدیریت صرف دوری می‌کنند. او سبک رهبری خود در علی‌بابا را «دیکتاتوری مبتنی بر گفتگو» توصیف کرد که در آن تصمیم با رهبر است، اما تمام نظرات مخالف شنیده می‌شود. او اخیرا از مدیریت روزمره علی‌بابا کناره گرفته و توحید علی‌اشرفی، یکی از هم‌تیمی‌های قدیمی، مدیرعامل شده است. او همچنین تاکید کرد که کارکنان در علی‌بابا باید شنونده‌های خوبی باشند و در عین حال از «شخصیت مستقل» برخوردار باشند تا در برابر فشارها نشکنند و بتوانند در گفتگوهای مدیریتی مشارکت فعال داشته باشند.
ورشکستگی‌های پیاپی و درس‌های مقاومت
مسیر علی‌بابا همواره هموار نبوده و چندین بار تا آستانه ورشکستگی پیش رفته است؛ شرایطی که به گفته حسینی‌نژاد، ناشی از اشتباه در مدیریت مالی و زمان‌بندی‌ها در کنار بدهی‌ها بوده و فشار روانی شدیدی به او وارد کرده است. با این حال، با اراده قوی و تمرکز بر تولید سود در هر بخش، از این بحران‌ها عبور کرده‌اند. او به تجربه پاندمی کرونا اشاره کرد که به جای توقف، در آن دوره سرعت رشد را افزایش دادند و این سختی‌ها را عاملی برای قوی‌تر شدن دانست.
فلسفه رشد و عبور از سختی‌ها
حسینی‌نژاد فلسفه رشد را در قابلیت همراهی فرد با بزرگ شدن سازمان می‌داند. او معتقد است همانطور که لباس اولیه برای یک شرکت بزرگ شده مناسب نیست، بنیانگذار نیز باید خود را رشد دهد و افراد شایسته‌تر را جایگزین کند. او سختی‌ها را بخشی از فرآیند پاک شدن و قوی‌تر شدن می‌بیند و بر اهمیت انعطاف‌پذیری و توانایی انطباق با تغییرات سریع در دنیای کنونی تاکید می‌کند و آن را کلید بقا در دنیای فناوری می‌داند.
