طی چند روز گذشته، فضای مجازی فارسیزبان درگیر یک شوک بزرگ شده است. ماجرا از یک تغییر فنی در پلتفرم «اکس» (توییتر سابق) آغاز شد، اما به سرعت به یک بحران اجتماعی و اخلاقی در جامعهی ایران به خصوص در بدنه اکوسیستم اقتصاد دیجیتال بدل گردید. کاربرانی که تا دیروز در کنار مردم از سختیهای فیلترینگ مینوشتند، ناگهان مشخص شد که خودشان دسترسی ویژهای دارند که در ادبیات غیررسمی به آن «اینترنت سفید» میگویند.
ماجرای آپدیت اکس چیست و چرا لو میدهد؟
شبکه اجتماعی اکس اخیرا برای شفافیت بیشتر و مبارزه با رباتها، قابلیتی را فعال کرده که موقعیت مکانی (Location) دقیقتری از کاربران را بر اساس آدرس آیپی (IP) نمایش میدهد. تا پیش از این، اکثر کاربران ایرانی به دلیل استفاده از فیلترشکن (VPN)، با آیپی کشورهای دیگر (مثل هلند یا آلمان) دیده میشدند.
اما این آپدیت جدید نشان داد که توییتهای برخی افراد دقیقاً با «آیپی ایران» ارسال شده است. از آنجا که اکس در ایران فیلتر است، دسترسی با آیپی ایران تنها یک معنی دارد: کاربر از اینترنتی استفاده میکند که فیلترینگ روی آن اعمال نشده است. دقت این سیستم به دلیل دسترسی مستقیم اکس به دادههای اتصال، ظاهرا بالاست و خطای کمی دارد.
سکوت مدیران و خشم کاربران
این شفافیت فنی، پرده از رازی برداشت که بسیاری سعی در پنهان کردنش داشتند. کاربران عادی متوجه شدند که برخی از دوستانشان، روزنامهنگاران و حتی مدیران روابط عمومی و مدیران عامل شرکتهای خصوصی، در حالی که در ظاهر همدرد مردم بودند، در خفا از اینترنتی پرسرعت و آزاد لذت میبردند. جمله «داشتن و صداش رو در نیاوردن» ترجیعبند گلایههای این روزهاست.
دیوار و دوراهیهای اخلاقی
در میان این هیاهو، «حسام آرمندهی»، بنیانگذار مجموعه «دیوار» و «کافه بازار»، با انتشار یادداشتی در لینکدین به ریشههای عمیقتر این ماجرا پرداخت. او معتقد است جامعه ایران بار دیگر در دام حمله به خودی افتاده است.
آرمندهی با یادآوری دوران اینترنت ۱۲۸ کیلوبیتی مینویسد: «۲۰ سال عقبتر برویم. همان زمانی که نوابیغ در وزارت ارتباطات تصمیم گرفتند مردم ایران فقط به ۱۲۸ کیلوبیت اینترنت نیاز دارند… من هنوز یادم هست که برای اینترنت خانگی باید نامهی دروغین از شرکت یا موسسهای آموزشی جور میکردم تا ثابت کنم نیاز حرفهای دارم.»
او وضعیت امروز «سیمکارت سفید» را تکرار همان الگوی قدیمی میداند که مردم به جای مطالبه از سیاستگذار، یقه یکدیگر را میگیرند. آرمندهی در بخشی از یادداشت خود تاکید میکند: «سالهاست بخش قابل توجهی از جامعه ما کمابیش به جای اینکه از سیاستگذار مطالبه کند، به خودش چنگ میزند… وقتی ساختار غلط است، قربانی و مقصر رو اشتباه میگیریم.»
داستان اینترنت سفید، فراتر از یک آپدیت نرمافزاری، نمادی از «اینترنت طبقاتی» است. تکنولوژی اینبار نه برای اتصال، بلکه برای افشای شکافی عمیق میان مردم و خواص به کار رفت. سوالی که آرمندهی مطرح میکند شاید مهمترین نکته این روزها باشد: در شرایطی که ارزشها ناگزیر وارد بدهبستان (تریدآف) میشوند، انتخاب درست چیست؟