به گزارش فایننشالتایمز، در حالی که بحث بر سر تواناییهای هوش مصنوعی و تاثیر آن بر آینده مشاغل داغ است، یک روزنامهنگار و نویسنده با انجام یک آزمایش عملی تلاش کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا هوش مصنوعی میتواند شغل او را بگیرد؟
Rana Foroohar، ستوننویس فایننشال تایمز، تصمیم گرفت برای نوشتن کتاب جدیدش از «چتجیپیتی» (ChatGPT) کمک بگیرد، اما نتیجه این آزمایش، اطمینان او را نسبت به امنیت شغلیاش بیشتر کرد.
او میگوید هرچند هوش مصنوعی در حال پیشرفت است، اما تجربه او نشان داد که این فناوری حداقل در آینده نزدیک توانایی رقابت با نویسندگانی را که کارشان نیازمند تحلیل داده، سبک شخصی، درک عمیق احساسی و گزارشگری میدانی است، نخواهد داشت.
نتیجه ناامیدکننده آزمایش: یک نسخه بیروح از نویسنده
فوروهار برای این آزمایش، حجم عظیمی از دادهها را در اختیار ChatGPT قرار داد؛ از جمله نمونههایی از ۳۳ سال سابقه کاری خود، طرح کامل کتاب به همراه پاورقیها، مصاحبههای ضبط شده با منابع و منابع مطالعاتی متعدد. پس از ۴۸ ساعت، هوش مصنوعی اولین فصل کتاب را تحویل داد، اما نتیجه یک «نسخه بیروح و پیشپاافتاده» از سبک نویسندگی خود او بود؛ متنی که با وجود دقت نسبی، کاملا فاقد خلاقیت و الهامبخشی بود.
این روزنامهنگار همچنین دریافت که هوش مصنوعی به نوعی متملق است و رفتار خود را با احساسات کاربر تنظیم میکند؛ موضوعی که به گفته او، شاید این فناوری را برای رواندرمانی مناسبتر از نویسندگی خلاق کند.
هوش مصنوعی در چه کارهایی خوب و در چه کارهایی ضعیف است؟
این آزمایش نشان داد که هوش مصنوعی در خلاصهسازی مطالب (مانند ۱۰ مقاله برتر در یک موضوع خاص) و تحلیل الگوها عملکرد بسیار خوبی دارد. برای مثال، به خوبی توانست تفاوتها و شباهتهای درگیری قدرتهای بزرگ در قرن نوزدهم را با نزاعهای امروزی میان آمریکا، چین و روسیه مقایسه کند.
با این حال، زمانی که نوبت به خلاقیت، اصالت و درک عمیق میرسد، هوش مصنوعی به شدت ضعیف عمل میکند. تحقیقات دانشگاه «امآیتی» (MIT) نیز این موضوع را تایید میکند. بر اساس این تحقیق، مقالاتی که با کمک هوش مصنوعی نوشته میشوند، نه تنها یکنواختتر هستند، بلکه دیدگاههای اصیل کمتری دارند و حتی در ذهن نویسندگان انسانی خود باقی نمیمانند. در این پژوهش، ۸۳ درصد از کاربرانی که از هوش مصنوعی استفاده کرده بودند، حتی نمیتوانستند جملهای از متن خود را نقل کنند.
مهمترین برتری انسان: درک «تجربه زیسته»
مهمترین یافته این آزمایش، ناتوانی مطلق هوش مصنوعی در درک «تجربه زیسته» (Felt Experience) در یک محیط گزارشگری واقعی بود. فوروهار میگوید میتوان ساعتها فایل صوتی مصاحبههای دقیق را به هوش مصنوعی داد، اما این فناوری هرگز نمیفهمد کدام لحظه از مصاحبه اهمیت واقعی دارد؛ کدام مکث، کدام نگاه یا حتی صدای خنده یک فرد، روشنگر شخصیت درونی او یا یک نکته کلیدی در روایت است.
این لحظات غیرمنتظره که از الگوهای قابل تشخیص پیروی نمیکنند، ستون فقرات آثار غیرداستانی بزرگ را تشکیل میدهند. این همان چیزی است که فعلا در انحصار دنیای انسانی باقی مانده است.
دیدگاهتان را بنویسید