کمیته رفع موانع تولیدات فرهنگی متشکل از صنوف کانون کارگردان ایران، اتحادیه تولیدکنندگان فیلم و برنامههای تصویری ایران و انجمن صنفی شرکتهای ویدئویی آنلاین، بیانیهای خطاب به رئیس سازمان صداوسیما منتشر کردهاند که به شرح زیر است:
جناب آقای پیمان جبلی
رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
جنابعالی روز گذشته در جمع برخی دانشجویان فرمودید: «هیچکدام از شما به هیچوجه همراه خانواده محترمتان حاضر به نشستن پای یکی از قسمتهای یکی از سریالهایی که همین الان دارد از شبکه نمایش خانگی پخش میشود، نخواهید بود… و ما موظفیم به حفظ حریم فرهنگی جامعه و از این مسئولیت هم کوتاه نمیآییم.»
جناب آقای جبلی! از عمر تولیدات پلتفرم های نمایش خانگی کمتر از چهار سال میگذرد و بعضا کاستی هایی در کم و کیف تولیدات وجود داشته که به مرور اگر با تماشای بی واسطه و به دور از گزارشات غیرمنصفانه و سکانس های بهم دوخته شده مورد ارزیابی قرار بگیرد شاهد افزایش جدی کیفی و فرهنگی تولیدات در سالهای اخیر خواهید بود؛ ولکن استفاده از الفاظ “هیچکدام، به هیچ وجه ” که مطلق و عاماند آیا در خصوص تولیدات صدا و سیما با بیش از چهل سال تجربه و سعی و خطا قابل دفاع و بیان است؟
جناب آقای جبلی! وقتی به لفظ مستهجن در بخش دیگری از سخنانتان اشاره میفرماید به نظر می رسد بین تعریف شما از مستهجن و نص صریح قانون تفاوت بسیار است.
بر اساس تبصره ۴ ماده ۱۴ قانون جرائم رایانهای «محتوای مستهجن» چنین معنایی دارد: «محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیر واقعی یا متنی اطلاق میشود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.»
یا در بخشی دیگر فرمودهاید: «اگر ادعای نظارت داریم، ادعای سلیقهای ما نیست، وظیفهای است که قانون اساسی بر عهده ما گذاشته، ما موظفیم به حفظ امنیت فرهنگی جامعه.»
جناب آقای جبلی، تفویض نظارت بر تولیدات نمایش خانگی به صداوسیما در قانون اساسی صراحتا بیان نشده است و شورای محترم نگهبان نیز در سال جاری به صورت صریح و واضح، مصوبه مجلس در واگذاری نظارت بر تولیدات حرفه ای فضای مجازی به صداوسیما را مغایر با وظایف سایر مراجع ذیصلاح دانسته است و سال ۱۴۰۱ در بند لایحه بودجه چنین بندی هم وجود ندارد و محذوف واقع شدن آن بهذات معنای روشن حقوقی دارد.
شما در بخشی دیگر از این پرسش و پاسخ هم گفتید: «ما نه خودمان را رقیب پلتفرمها میدانیم نه دشمن. پلتفرمها رفیق ما هستند. امیدوارم از ظرفیت پلتفرمها برای ارتقای صداوسیما هم استفاده کنیم.»
جناب آقای جبلی، از لوازم رفاقت و همدلی، گفت و شنود بی واسطه است نه از طریق تریبون گردهمایی دانشجویی با این همه حواشی و ابهام! ای کاش با مدیران پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، تولیدکنندگان و کارگردانان دست اندر کار تولیدات جلسهای برگزار میشد. یا در راه فعالیت این مجموعههای خصوصی و بینیاز به بیتالمال، سنگاندازی نمیشد و از همه مهمتر به همه هنرمندان، تولید کنندگان و اهالی فرهنگ و هنر این چنین نمیتاختید و همه آثار آنها را غیر قابل پخش نمیدانستید.
شما با بیان این دیدگاه، ۱۲هزار هنرمند شاغل در این صنعت و چندین میلیون مخاطب فهیم و خانواده دوست نمایش خانگی را نادیده گرفتید و اظهاراتی داشتید که همانا ریشه گسست سالیان اخیر بین هنرمندان و رسانه ملی بوده است که هر روز شاهد جدایی هنرمندان بیشتری از رسانه ملی هستیم که برای ما نیز به عنوان مخاطب این رسانه و یک ایرانی ناگوار و ناخوشایند است.
جناب جبلی! ای کاش به جای نگاه سلبی و تهدید محور، نگاهی فرصت محور داشتید؛ تا با همبستگی محتواهای تولید شده در صنعت نمایش خانگی و رسانه ملی قدم موثری به سود مردم ایران برداریم.
حقیقت چالش موجود، عدم پذیرش مصوبات مراجع عالی نظام همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و قانون مصوب مجلس توسط نهاد تحت امر شما در پدیده نوظهور شبکه نمایش خانگی در ساختار حکمرانی رسانهای کشور است ، جایی که تصدی حداکثری حاکمیت، استفاده از بخش خصوصی نیابتی و یا اعتقاد به توسعه بخش خصوصی واقعی در تضاد و جدال نظری هستند.
در سال تولید دانش بنیان، شرکت های فعال حوزه اقتصاد دیجیتال محتوا، باید متناسب با منافع ملی و نه منافع صدا و سیما تنظیمگری و رگولاتوری بی طرفانه شوند تا کشور عزیزمان ایران از توسعه و پویایی آنها منتفع شود.
جناب آقای جبلی شما با شعار تحول به صدا و سیما پای گذاشته اید و این تحول باید در اندیشه و رویکرد های شما متناسب با جهان واقعی تصویری مردم کشور عزیزمان متبلور باشد تا آب در هاون نکوبیم و قدمی در جهت پیشبرد فرهنگی کشور برداریم.